تک پارتی به مناسبت یلدا
سلام براتون اون تک پارتی که قول داده بودم رو آوردم
از زبان مرینت
الان چجوری به آدرین بگم حتما اگه بشنوه داره بابا میشه خیلی خوشحال میشه تو همین فکرا بودم که حالم بد شد و بالا آوردم که آدرین خونه اومد وقتی دید اینجوری میشم گفت
آدرین: مرینت میخوایم بریم دکتر
مرینت: نه لازم نیست فقط بشین باهات کار دارم
آدرین: چرا باید بریم دکتر
مرینت: گفتم بشین باهات کار دارم(با داد)
آدرین: باشه
مرینت: ببین آدرین م... ن... من باردارم
آدرین: چی چرا بهم نگفتی
مرینت: ببخشید که نگفتم
آدرین پرید رو هوا و جیغ و هورا میکشید و میگفت من دارم پدر میشم
آدرین: ببینم چند ماهشه
مرینت: یک ماهشه
چند ماه بعد
از زبان آدرین
رفتم خونه دیدم مرینت داره آه و ناله میکنه و به سمتم میاد و میگه: آدرین بچه
آدرین: زود باش بیا بریم بیمارستان
سوار ماشینش کردم و اون رو بیمارستان بردم.
آدرین: دکتر حالش چطوره
دکتر: بهتون تبریک میگم بچتون داره به دنیا میاد. الانم به اتاق عمل میبریمش
آدرین: واقعا
دکتر: اره
دیدم مرینت رو از اتاق بیرون آوردن و به اتاق عمل بردند
بعد از چند ساعت
دکتر بیرون اومد رفتم سمتش(آدرین+دکتر-)
+دکتر حالش چطوره
-آقای اگراست بهتون تبریک میگم دخترتون به دنیا اومد
+میشه برم ببینمش
-بله
رفتم سمت اتاق مرینت دیدم بچه بغلشه بچه رو توی آغوش گرفتم و گفتم: خوشحالم حالت خوبه
مرینت یه لبخندی زد و گفت: حالا اسم بچه رو چی بزاریم
آدرین: تو بگو
مرینت: اما چطوره
به صورت قشنگش نگاه کردم و گفتم
آدرین: سلام اما کوچولو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تمامید 🥰
امیدوارم خوشتون اومده باشه.
یلدا مبارک🍉💃🏻
لایک وکامنت فراموش نشه ♥