وبلاگ لیدی باگ

برو ادامه مطلب 

𝑷𝟕

مرینت:وقتی سوار ماشین شدیم نمیدونم چرا همشون با یک نگاهی داشتن به منو سومی نگاه میکردن!
یک جورایی حس بدی داشت.....
رئیس کمپانی: خوب خانم ها فکر کنم بهتره قبل از گفتن قوانین خودمون رو درست معرفی کنیم
مری و سومی :چشم قربان
رئیس کمپانی:بهم بگید اگرست .....آقای اگرست
و همینطور که از اسمم معلومه ادرین پسر من هستن
مرینت:(حالا که فکر میکنم تا حالا دقت نکرده بودم )
گابریل:خوب خانم سومی میشه کم از خودتون بگید مثلا اهل کجایید؟
سومی:راستش من دورگه هستم ... یک رگم فرانسوی و ژاپنی
و اگه بیشتر بخواید بگم منو مرینت از بچگی باهم دوست بودیم 
گابریل:پس یعنی هم دیگه رو از اول میشناسید
سومی:اممم بله
گابریل:خوبه.....(نیشخند)
لوکا:راستش منم یک سوالی دارم
اگه مارک برادرته چطور هیچ جا از تو و خانوادت نگفته بود؟
مرینت:خوب این درخواست والدینم بود ...راستش منم دلیلش رو نمیدونم ولی بازم به این معنی نیست مارک بهمون اهمیت نده
لوکا:پس چرا....
گابریل:لوکا این سوالات شخصی هستن و ما حق فضولی نداریم
سومی:  (اروم توری که مری بشنوه)
تو احساس خفگی شدید نمیکنی
مرینت:انگار دارن بدون هیچ دردی خفم میکنن
(شاید عجیب باشه ولی دوست داشتم وقتی با آیدل های موردعلاقم دیدار میکنم صمیمی تر باشه ولی تمام انتظاراتم به باد رفت)

گابریل:خوب بهتره بریم سراغ قوانین
1_اگر قراره یکی از کارآموز های ما باشید نباید دوست پسر داشته باشید

2_دیدار با والدین بدون اجازه ممنوع

3_بدون اجازه نباید از خوابگاه کارآموز ها خارج شد

4_حق رنگ کردن یا کوتاه کردن مو یا تتو ندارید یا به طور خلاصه اختیاری روی ظاهرتون ندارید

5_رو بعدا خودتون میفهمید(خنده شیطانی)

مرینت:(وقتی خندید قشنگ حس بدی بهم وارد شود)
سومی:خدا بهمون رحم کنه
مرینت:اهوم

 

۵ تا پست دادم امروز لایک کنید لطفا

و توی کامنت ها حدس بزنید که قانون 5 چیه😈

بای