زندگی من پارت ششم🫂🫀
ادامههههه🤡🗿
سلام کوتاه است و از این پارت به بعد فلش بک میشه به آینده🤡
فقط این پارت کوتاه هست و فلش بک نیست شد بهتون میگم🙂
خو ادامه دیگه واینستا🥲
🫀🫀🫀🫀🫀🫀🫀🫀🫀🫀🫀🫀
از زبان آدرین فردا صبح:
امروز از مرینت خواستگاری میکنم🤗
بسه انقدر مخفی کردم😑
از زبان مرینت بعدظهر :
با بچه ها داخل پارک قدم میزدیم که آذرین گفت:من میرم و بر میگردم دم در بستنی فروشه اندره☺️
*ولی........☹️
&خانم عاشق شدی بدجور 😝
*نه😑
&آره😝
*نه😠
&آره😜
*آره😒
&نه🤪گولم زدییییی😔
*😁😁
بعد از ۲۰ دقیقه آدرین اومد☺️
مرینت👇🏻💛
آدرین👇🏻🤍
آدرین اومد جلوم زانو زد جعبه ی انگشتر رو جلوم باز کرد یک انگشتر زیبا داخلش بود و گفت:
با من ازدواج میکنی؟❤️☺️
بیا
پایین
پایان😁
برای پارت بعد ۲۵ کامنت و ۲۰ لایک ❤️
لایک ها و کامنت هاتون کمههه☹️🦋
پارت بعد سنگ تموم میزارم😁💜
💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂
این عکس رو خیلی دوست دارم🫂❤️