وبلاگ لیدی باگ

توضیحات ادامه

شخصیت اصلی:لونا نایت

شخصیت فرعی:

کریس نایت

سلنا اورگرین

لیزی نایت

سوفی کلیر

جیمز ودر

بقیشون رو برای اینکه اسپویل نشه نمیذارم

داستان اصلی:

یه دختر به نام لونا نایت سال ۱۹۶۴ هنگام ماه گرفتگی به همراه یک ماه گرفتی روی گردنش بدنیا میاد.در سن ۴ سالگی در عمارت بزرگشون گم میشه و بعد از دو هفته کنار در اتاقش بیهوش پیدا میشه.دختر بچه ای به نام سوفی که ۷ سال داشته و دختر یکی از خدمتکار ها بوده اون رو پیدا میکنه ولی  رازی که راجب لونا به هیچکس نمیگه اینه که....

خب دیگه بقیش تو خود رمان گفته میشه

حالا تیکه هایی از رمان:

امشب...آخرین دروغم رو میگم.اما نه به چند نفر...به کل مهمانان عمارت

با قاشقش بر لیوان میزند:<خانم ها و آقایان...با سپاس از اینکه اومدین.فکر کنم همتون در جریان حال بد من بودید ولی لونا نایت از امشب با شور و انرژی در کنار شما خواهم بود.>

و حالا...آخرین دروغ:

مادر،پدر،من هیچ علاقه ای به جیمز نداشتم.یعنی دیگه ندارم نگرانم نباشید

خب حالا خبرا

اون اکانتم دچارمشکل شد و دوباره برگشتم اینور دقیق بخوام بگم اکانتی که تا الان باهاش پست میذاشتم با گوشی خودم نبود

از الان به بعد رمانای ماه گرفتگی و جادوی پنهان و ملاقاتی زیر برف کریسمس رو اینجا دنبال کنید

امروز پارت اولو میذارم