Forbidden love p17

𝑹𝑨𝑪𝑯𝑬𝑳 𝑹𝑨𝑪𝑯𝑬𝑳 𝑹𝑨𝑪𝑯𝑬𝑳 · 1402/09/07 19:21 · خواندن 2 دقیقه

.....

از زبون راوی:که یکدفعه فیلیکس درخونه رو باز میکنه و وارد حیاط خونه میشه ....

از زبون مرینت=M

M:داشتم با کاگامی صحبت میکردم که یکدفعه صدای در اومد و فیلیکس در خونه رو باز کرد و وارد حیاط خونه شد که به کاگامی گفتم .....

از زبون کاگامی=K

K:داشتم با مرینت صحبت میکردم که یکدفعه فیلیکس درخونه رو باز میکنه و وارد حیاط خونه میشه که مرینت بهم میگه.....

مکالمهMوK

M:حالا چه کار کنیم میترسم فیلیکس با دیدنت عصبانی بشه 

K:خب بشه 

M:خب تو نمیترسی 

K:نه برای چی ، نکنه تو میترسی 

M:خب آره یکم میترسم 

K:اصلا نترس چون من اینجام و فیلیکس حق نداره کاری بکنه 

M:باشه

از زبون فیلیکس =F

F:بعد از اینکه با لیام صحبت کردن از پارک خارج شدم و به سمت خونه رفتم در خونه رو باز کردم و وارد خونه شدم بعد از اینکه به در اصلی رسیدم در رو باز کردم که کاگامی رو دیدم که کنار مرینت روی مبل نشسته بود و گفتم ....

مکالمه FوKوM

F(با جدیت):سلام

K(خیلی سرد):سلام 

F:فکر نمیکردم اینجا ببینمت 

K:منم فکر نمیکردم انقدر زود برگردی خونه 

F:چیه نکنه ناراحتی اگر میخوای برم 

K(با لبخند شیطانی):نه ناراحت نیستم 

F:مرینت حالت خوبه 

M:آره خیلی خوبم ...مگه نمیبینی 

F(با لحن شیطانی):خوبه خوشحالم که حالت خوبه!!!

از زبون راوی :بعد از اینکه فیلیکس این حرف رو میزنه از پله ها بالا میره و به سمت اتاق خودش و مرینت میره که کاگامی بعد از رفتن فیلیکس روبه مریمت میکنه و میگه ...

K:مرینت برای چی فیلیکس حالت رو پرسید 

M:هیچی به خاطر اینکه امروز به جشن مد گابریل رفتیم و آدرین رو دیدم این سوال رو ازم پرسید 

K:مرینت مطمئنی که موضوع فقط همینه 

M:آره 

K:مرینت من مطمئنم که موضوع فقط همین نیست پس واقعیت رو بهم بگو 

M:خب ...

 

 

 

 

اینم از این پارت 

ببخشید اگر کم بود حالم از لحاظ روحی اصلا خوب نیست میدونم که میتونید درکم کنید 

پارت بعدی رو طولانی میدم 

شرط پارت بعدی 

12تا لایک و 30تا کامنت