Forbidden love p12

𝑹𝑨𝑪𝑯𝑬𝑳 𝑹𝑨𝑪𝑯𝑬𝑳 𝑹𝑨𝑪𝑯𝑬𝑳 · 1402/09/04 15:07 · خواندن 3 دقیقه

ادامه

از زبون آدرین=A

A:یکدفعه یک لیموزین مشکی رو جلوی در جشن دیدم،راننده لیموزین از ماشین پیاده میشه و در رو برای افرادی که داخل ماشین بودن باز میکنه و یک آقا و خانم از ماشین پیاده میشن که یکدفعه فهمیدم اونا فیلیکس و مرینت هستن با دیدن مرینت کنار فیلیکس اشک داخل چشمام جمع شد فیلیکس دست مرینت رو گرفته بود و داشتن از روی فرش قرمز رد میشدن کلی خبرنگار منتظر بودن تا با فیلیکس و مرینت مصاحبه کنن و کای عکاس داشتن از فیلیکس و مرینت عکس میگرفتن ، نتونستم خودم رو کنترل کنم که یکدفعه زدم زیر گریه اشک هام همینطوری داشتن روی فرمون ماشین می افتادن خیلی برام دردناک بود که کسی رو که عاشقش بودم کنار یه نفر دیگه ببینم همینطور داشتم گریه میکردم که احساس کردم یه نفر داره به شیشه ی ماشین میزنه یه نگاه به شیشه ماشین انداختم که لیام رو دیدم نمیدونستم چه کارم داره برای همین شیشه ماشین رو پایین دادم و گفتم......

از زبون لیام=L

L:تمام کار های فیلیکس رو که خواسته بود براش انجام دادم و به جشن گابریل رفتم با اینکه دعوت نشده بودم اما میخواستم با آدرین صحبت کنم چون تنها کسی که میتونه الان آدرین رو درک کنه فقط منم داشتم با ماشینم به سمت جشن میرفتم که ماشین آدرین رو دیدم از ماشین پیاده شدم که متوجه شدم داخل ماشینش هستش و داره گریه میکنه برای همین به شیشه ماشینش زدم که به خودش اومد و شیشه ماشین رو پایین داد و گفتم......

مکالمهAوL

L:سلام آدرین 

A(با بغض):کارم داشتی 

L:آره میشه بیام و داخل ماشینت بشینم چون نمیتونم این طوری باهات صحبت کنم 

A:باشه 

(لیام در ماشین رو باز میکنه و داخل ماشین آدرین میشینه و میگه)

L:داری به خاطر مرینت گریه میکنی

A:آره 

L:کاملا درکت میکنم آدرین منم با تو همدردم پنج سال پیش من عشقم رو از دست دادم و هر روز دارم براش گریه میکنم اما با گریه کردن چیزی درست نمیشه میفهمی که چی میگم 

A:اما برام سخته که مرینت رو کنار یه نفر دیگه ببینم 

L:برای منم سخته که بجای اینکه هر روز برم پیش میلن باید برم سر قبرش 

A:واقعا متاسفم میتونم درک کنم که الان چقدر دلت برای میلن تنگ شده 

L:آره فقط دوست دارم یک بار دیگه ببینش و گونه اش رو ببوسم ولی آدرین تو شرایطط یکم با من فرق داره تو میتونی مرینت رو دوباره برگردونی پیش خودت 

A:چه طوری مرینت الان زن فیلیکسه 

L:من میتونم کمکت کنم 

A:چه طوری بهت اعتماد کنم تو دوست صمیمی ، دشمن منی و به فیلیکس کمک کردی تا ازم انتقام بگیره و مریمت رو ازم بگیره

L:آره؛میدونم دل خوشی از من نداری اما آدرین من میخوام کمکت کنم چون نمیخوام تو هم مثل من داغون بشی من از دوری میلن هر روز قرص اعصاب و آرامش بخش میخورم اما دیگه روم اثری ندارن من نمیخوام که تو هم مثل من بشی پس بزار تا کمکت کنم 

A:باید فکرام رو بکنم و بعدش بهت خبر میدن 

L:باشه

 

 

 

 

 

 

خب اینم از این پارت 

شرط پارت بعدی 30تا کامنت و 15تا لایک