قمارعشق S2p25
برو ادامه
مرینت
الان چند روزه که بیدار شدم همه بهم سر میزن وآدرین از اون موقع تا حالا از پیشم تموم نخورده احساس یه زن تازه زایمان کردن رو دارم ولی نمیدونم بچه اش کجاست زیاد نه اصلا باهم حرف نمیزدیم حتی دکتر ها هم فهمیده بودن امروز آدرین رفته بود که خرید کنه که یکی رو اینجا دیدم
مرینت : آلیا
آلیا : مرینت ... تو اینجا چیکار می کنی
مرینت : تو اینجا چیکار می کنی
بعد از کلی بغل و بوس
مرینت : حال مادرم و برادرم چطوره
آلیا با ناراحتی : خوبن
مرینت : چی شده بگو آلیا نصف جونم کردی بگوو
آلیا : اونا هم توی فرانسه هستن
مرینت چچچیییییییییییییییییییییییییییییی
یییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
یییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
آلیا : گر شدم آره اونا هم اینجا ن
مرینت : چطوری اومدین
آلیا : الان نزدیک به یک ساله... بعد از اینکه تو رفتی مادرت دیونه شده بود
فلش بگ
آلیا : خاله سایین الان چیزی که شده نگران نباشید مرینت حالش خوبه الان داره تلویزیون نگاه می کنه
سایین : آخه من بدون اون دختر چیکار کنم
آلیا : خاله جان مرینت این تصمیم رو گرفت اون دختره قوی هست اون حتما از دست اون پسره همه چیز فرار کرده نگران نباش
سابین: امیدوارم که از دست اونا فرا کرده باشه
آلیا : خاله جان شما میدونید که من قرار یه زودی برم فرانسه
سابین : چرا فرانسه ؟؟.
آلیا : چون که من الان پرستارم و برای دوره آموزشی دارم میرم
سابین : من برات ...... منم باهات میام
آلیا : چییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی یییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی اما شما که خاله جان
سابین : با من سریع میتونی اقامت بگیری
آلیا : چرا ؟؟
سابین : چون بنده یه فرانسوی هستم و من در اولویت هستم
آلیا : باشه خاله جان سریع آماده بشیم باشه
سابین : ممنون
پایان فلش بگ
آلیا : که اینجوری شده که ما اومدیم فرانسه از موقع که اومدیم مامانت بهتر شده
مرینت : خوشحال هستم
...
بسه دیگه
شرط 40 تا کامنت
دوستون دارم ❤️😉