دو پرستوی عاشقp3

Aeda Aeda Aeda · 1402/08/27 19:32 · خواندن 2 دقیقه

سلام بریم ادامه 

مرینت

باورم نمیشد که آدرین هم توی کلاس ما میخواد بیاد

وارد کلاس شدیم و سر جامون نشستیم. معلم وارد کلاس شد و گفت. 

بچه ها امروز یه دانش اموز جدید به نام آدرین آگرست داریم. آدرین وارد کلاس شدو سلام کرد و همه ی بچه ها بهش سلام کردن... آدرین رفت و کنار نینو نشست. 

معلم. خب بچه ها میخوام امروز گروه بندبتون کنم، امید وارم با هم گروهیاتون بتونین کارای گروهی خوبی انجام بدید. الان کنار همگروهیاتون بشینید. 

خب،، نینو با الیا.. کلویی با کاگامی.. مرینت با آدرین.. رز با جولیکا........... 

وای خدا آخه چرا آدرین 

 

آدرین

بعد از احوال پرسی با دانش اموزا رفتم و کنار یه پسرهیی به نام نینو نشستم. که یهو معلم گفت که من با مرینت تو یه گروهم.... وای خدا.... 

کنارمرینت نشستم و خانم بلافاصله درس و شروع کرد. مرینت اصلا بهم اهمیت نمی داد. و داشت درسشو می‌خوند

منم دیگه تحمل نکردم و یه برگه از تو کیفم برداشتم و روش نوشتم :

+سلام. میگم تو دوست پسر داری؟ 

و گذاشتم کنار کتابش و منتظر جواب بودم

 

مرینت

حواسم به کتابم بود که یهو دیدم آدرین تو یه کاغذ نوشته :سلام دوست پسر داری 

منم براش تو کاغذ نوشتم 

-قبلا آره ولی الان نه

 و گذاشتم کنار دست آدرین

 

آدرین 

کاغذ و برداشتم و دیدم کع روش چی نوشته شده خیلی خوشحال شدم از مدرسه آمدم بیرون و دیدم که مرینت داره میره منم رفتم دنبالش تا ببینم که کجا میره 

 

مرینت

از مدرسه ه اومدم بیرون  داشتم میرفتم کهیهو یه ماشینی جلوم وایستاد.... 

 

 

 

 

 

 

 

 

خیلی پارت بعد خیلی باحاله

 

 

 

لایک و کامنت فراموش نشه