old love پارت 29
یه شخصیت جدید دیگه هم قرار بیاد خواهر آدریناس و شخصیتش تو وب هستش
می خوام ویولت یا همون ( نوامی، مانی، میا، ماندانا) رو بیارم
از مانی مثل آدرینا جزئیات صورتشو پرسیدم
( هنوز فلش بکه)
آیسان برگشت 😃
Marinette :
آدرینا یک خواهر دوقلو داره که دوقلو های ناهمسان هستن اسم خواهرش ویولته چشمامش قهوهای کمرنگه موهاش فر و بلند رنگ موهاشم قهوه ایه
بینی کوچولو و لبای کوچولویی داره ویولته مثل آدرینا خیلی مهربونه ، ویولت از آدرینا پنج دقیقه بزرگتره ( مانی از آدرینا دو ماه بزرگتره ولی اینجا پنج دقیقه چون دوقلوعن)
/ فردا، مدرسه /
Adrien :
سعی می کردم مرینت رو اذیت کنم ولی اون اصلا نگام
نمی کرد جوری که انگار اصلا وجود ندارم ، براش اهمیتی نداشت که چیکار کنم
حتی شد جلوش یک بار بیشتر از حد معمول به فلور نزدیک شدم ولی مرینت براش مهم نبود حتی نگاهم نکرد که براش مهم باشه
روی نیمکت تنها نشسته بودم که « ویکتور » اومد پیشم و می گفت
ویکتور : با مرینت کات کردی؟ چرا دیگه نمیری پیشش؟
دیگه داشت اعصابم رو خورد می کرد که با صدای بلند گفتم
آدرین : آره باهاش کات کردم این به تو مربوطه؟
وقتی بهش گفتم کات کردیم چشمام برق زد و انگار خوشحال شد
کدوم پسریه که خوشحال نشه وقتی بفهمه پرنسس مدرسه دیگه دوست پسر نداره از صبح تا الان نصف پسرای مدرسه همش این سوال رو ازم میپرسن
برام سخته که بهشون بگم با مرینت کات کردم چون میدونم میرن میچسبن به مرینت
/ دو هفته بعد /
Adrien :
مرینت دیگه بهم اهمیت نمیده تنها چیزی که میدونم اینه که دیگه برای مرینت مهم نیستم حتی اگه بمیرم
چه انتظاری دارم؟ انتظار دارم بعد از اون حرفایی که بهش زدم هنوز براش مهم باشم
الان دیگه کل مدرسه میدونن که دیگه منو مرینت نسبتی نداریم تا اونجایی که میدونم اینه که پسرای مدرسه هر روز مرینت رو دعوت می کنن جایی
100 کامنت و 56 لایک
100 کامنت چیزی نیست اگه اونایی که فقط لایک میکنن کامنتم بزارن زود 100 تا میشه