(1)❤️Bitter Love☕️

😈🖤نقشه برای قتل جرمی و توماس🖤😈 😈🖤نقشه برای قتل جرمی و توماس🖤😈 😈🖤نقشه برای قتل جرمی و توماس🖤😈 · 1402/08/19 13:52 · خواندن 1 دقیقه

ماشالله بعد من چقد پست گذاشتین انتظار نداشتم بزارید 😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐

M :❤️

بازم مثل هر روز ساعت ۸🕗 پاشدم لباسم رو عوض کردم👗 و رفتم پایین 

M : سلام مامان 👋🏻

S سابین : سلام دخترم 👋🏻، بیا صبحونه بخور 🥞

M : باشه مامان ☺️

M :

صبحونه خوردم 😋و گوشیم و برداشتم📱 و برگشتم به اتاقم➡️

 روشنش که کردم⚠️یه مسیج 💭 از طرف آلیا 👩🏽برام اومده بود ساعت ۷ 🕖

میسج آلیا 💭: سلام مرینت 👋🏻، بیا اینجا یه کاری باهات دارم😉

؛ بای 🖐🏻

یه لباس شیک و خوشگل پوشیدم 👗👠و رفتم پایین از مامان سابین خدافظی کردم 🖐🏻و رفتم بیرون .↖️

سوار ماشینم شدم🚘 و راه افتادم 🌁توی راه متوجه یچیزی شدم ، جای اون لبای فروشی قدیمی 👗یه کافه🏠☕️ خیلی شیک اومده بود یه پسره مو طلایی👦🏼 خیلی جذاب پشت میزکار هم نشسته بود ولش کردم و سریع رفتم خونه آلیا اینا 🏡

وقتی رسیدم در رو زدم 😊

آلیا در رو باز کرد 😁

M : سلام ! 👋🏻

A : سلام ، بیا تو 👋🏻

M : خب گفتی یخبر داری بگو ببینم چیه ؟ 🤨

A : خب من دیشب داشتم با رز حرف میزدم و رز گفت هفته بعد تولد جولیکاس 🤩🥳

منم گفتم بیاید باهم خونه شما واسش تولد بگیریم 😇

M : خب چرا که نه 🤗، خوبه هفته بعده 😅چون خرید لباس👗 ، تزئینات 🎊خرید کادو 🎁، و کیک🍰 و اینجور چیزا مونده 😳

تمومید....

همینش یه عالمه طول کشید 😮‍💨

چون کم بود واسه پارت بعد ۳ لایک ❤ ۳ کام 💭

بای 🖐🏻

۱۲۷۷ کاراکتر