The Love Story,P2
اهم
_من اومدمممم!!!
+/////////:
_چته چرا اونجوری نگا میکنی اِی جی
+دیر اومدی عمو کاجیوانا به فنا رفت و با صد نفر از افراد و فرماندشون فرار کردن
_هااااا!
+دراک و چیسین و دسته ی اول
رفتن دنبالشون
_شما ها چرا اینجایین
+چیسین نذاشت بریم گفت فقط تاکه رو بفرستین بیاد
_هانما کجاس
+فرستادمش بیاد دنبال تو ، اومد پیشم گفت داره میاد و خودش سوار موتور شد و رفت
_لعنت،من الان چجوری برم موتور که ندارم
+کاری از من بر نمیاد ، شرمنده
بچه ها!بریم!!!
_چونتا!
×بله!
_سوار موتور شو تا با هم بریم دنبال هیرو و دار و دسته اش!
×بله!
چند دقیقه بعد
÷فرمانده چیسین!شرمنده ام ولی افراد بدجوری درب و داغون شدن ببخشید که همچین دسته ی بدی رو به عنوان دسته ی اول گاجونگ بهتون تحویل دادم!
=معذرت خواهی لازم نداره اونا حسابی جنگیدن
+آره!
=چته دراک
+صدا رو میشنوی
=آره!
صدای موتور چونتاست
تاکه داره میاد
با تمام توان بجنگید!
+بله!
÷بله!
× فرمانده ی گاجونگ، چیسین دویست نفر از افراد ما علاوه بر صد نفری که داخل هستن شما رو محاصره کردن راه فرار ندارین
=بگیر!
×ای عوضی چطور جرعت میکنی من رو بزنی بکشیدشون!
÷دسته ی اول حمله!
چند دقیقه بعد
÷هوف
بلخره تموم شدن نوبت رئیسشون و معاوناشه
×لعنت سنشو به اون دیویست نفر بگو بیان داخل
&اطاعت!
ق..ق...ق...قربان باید ی چیزی رو ببینید
×اومدم
ها!چرا اینجوری شد
&اون دیویست نفر شکست خوردن
×چجوری
_صلاااام
=تاکه!
÷چونتا!
+اون دیویست نفر رو زدین
_بله!
+کارتون خوب بود
=آفرین بچه ها! حالا نوبته هیرو و این ده نفر محافظشه
×بگیر که اومد چیسین
=تف
×هاهاهاها من فرمانده چیسینی که هیچکس موفق به شکست دادنش نشدت رو با ی مشت شکست دادم من بی نظیرم!!
_فرمانده چیسین!
÷فرمانده!
+چیسین!!!
=دهناتونو ببندید
×ها؟با اون مشتی که بهش زدم دوباره سر پا شد
&چیسین تو به پای قدرت رییس نمیرسی!
=نمیرسم؟! بگیر که اومد هیرو!!!
×آخ
&رئیس!
=خب دیگه تموم شد به این وسیله من چیسین فرمانده ی گاجونگ شکست و نابودی نسل دهم کاجیوانا رو اعلام میکنم!
_زنده باد چیسین!
÷زنده باد گاجونگ!
+زنده باد!
=تاکه باید بریم ی جایی بچه ها شما برید منو تاکه کار داریم!
÷اطاعت!
+اطاعت!
_فرمانده باید کجا بریم؟
=ی جای خوب!
²⁴¹⁰کارکتر