عشق در دل می ماند

🌝Baran🌍 🌝Baran🌍 🌝Baran🌍 · 1402/08/08 07:00 · خواندن 1 دقیقه

پارت پنجم

از زبان مرینت:

منم گذاشتم راحت باشه

.....

صبح با صدای زنگ گوشیم(آلارم)

پاشدم دست و صورتمو شستم صبحونه خوردم و چون یکشنبه بود تعطیل بودم(کشورای دیگه یکشنبه و شنبه تعطیلن)خواستم برم دنبال ماریا پس شمارشو گرفتم:09126580723«شماره ماریا»

مکالمه مری و ماری:

ماری:سلام خوبی(با صدای خواب آلود🥱)

مری:سلام عزیزم.بیام دنبالت؟

_آره بیا

_پس تا 10 دقیقه دیگه اونجام آماده باش

_باشه

_بای

_بای

رفتم لباس پوشیدم گوشیمو ور داشتم و حرکت کردم...

تو راه به آدرین فکر میکردم و میگفتم:بهشون خیلی زحمت دادیم باید بیارمشون و ازشون پذیرایی کنم😇

آره همینه بلاخره رسیدم

 

 

 

 

 

 

 

بچه ها ایدامه رو عصر میزارم