my killer love 2

𝓐𝓭𝓻𝓲𝓷𝓪 𝓐𝓭𝓻𝓲𝓷𝓪 𝓐𝓭𝓻𝓲𝓷𝓪 · 1402/08/04 11:23 · خواندن 1 دقیقه

چی میشع از اینم حمایت شع؟ 

merinete

کارلوس هافمن مرد چاق و خسیس بی ریختی بود، فقط وقتی جنازه ش جلوی پام افتاد از اون خوشم اومد ماسم روی صورتم رو برداشتم جک اصرار داشت ماسک بزنم، خواستم از اتاق برم بیرون که دیدم یک تفنگ روی میزه جلوتر رفتم و اون رو برداشتم، خالی بود، اون رو پرت کردم و به بقیه وسایل نگاه کردم قاب عکس نظرم رو جلب کرد 

عکس دو تا دختر رو نشون میداد که داشتن بازی میکردن و میخندیدن یکی کوچک بود، حدودا 6 ساله و دختر بزرگ تر به نظر 14 ساله میومد عکس رو برداشتم و به دختر بزرگ تر نگاه کردم عکس من رو به یاد خاطره ی بدی می انداخت عصبانی شدم، یاد دختر کوچکی افتادم که . . . 

قاب رو روی میز گذاشتم و اخرین گلوله تفنگم رو به سمت سر دختر بزرگ شلیک کردم شیشه و قاب عکس با صدای بلندی شکستند و در عکس دختر بزرگ به جای سر دایره ای سیاه داشت که اثر گلوله بود 

بلاخره از ساختمون اومدم بیرون، باید به زندگیم ادامه میدادم، شغلم رو دوست داشتم . . . اما . . . 

همونجور که داشتم فکر میکردم به مردی برخورد کردم و پام سر خورد و توی بغل مرد افتادم، چه مرگم شده؟ 

مرد: ببخشید خانم حالتون خوبه؟ 

m: اره، ممنون ببخشی . . . 

به صورت مرد نگاه کردم، خشکم زد، از تمام مرد هایی که دیده بودم جذاب تر بود مرد هم به من زل زد سریع بلند شدم و خودم رو جمع و جور کردم 

m: ببخشید اقا، اسم شما چیه؟ 

مرد . . .