تک پارتی: با تمام وجود عاشقتم

ک ک ک · 1402/07/29 18:08 · خواندن 2 دقیقه

های 💜☕️تکپارتی اونم چه تکپارتی 🩵🫧 احساسیه🥺

آدرین:

تو اتاقم بودم امروز بدترین روز زندگیم بود اشکام برگه ای که تنها اثر از اون بود را خیس کرده بودم عشق رو از دست دادم  و حالا اسیر یه زن دیوانه هستم (کلویی) که عاشق مسموم کردن دیگرانه و پول دزدی رو دوست داره انگار  همیم امروز بود که اونو از دست دادم ‌.تو پاساژ داشتم با مرینت راه می رفتم دوست دخترم (دختره دوست باباش ) ) وارد یه جواهر فروشی شدم و یه انگشتر دیدم :

آد،این برا تو ساخته شده عشقم 

م،اوه ممنون آدرین همیشه دلم یه دونه می خواست آخه شرایطم بده و نمیتونم هیچ کاری کنم نانوایی سخته 

اد،مدل بودنم سختی داره بیخیال 

تو یه جای خلوت نزدیک نانوایی 

اد،مرینت 

م،بله 

آد,(زانو زده ) با من ازدواج می کنی؟

م،اوهههه صددرصد 

کل،دستتو بکش آدرین مگر نه شلیک می کنم 

آد،کلویی نه با این دختر کاری نداشته باش 

کل،من دستور نمی گیرم 

(شلیک)

م،آدرین...من ...دوست....

اد،نه مرینت 🥺😢

کل،تا خودتو و خونوادتو  نکشتم با من ازدواج کن 

از نویسنده،آدرین بیچاره دید که چاره ای نداره نمی تونست خانوادشون از دست بده مرینت رفت ولی نمی خواست کسی دیگه هم بره جلوی کلویی زانو زد و درخواست ازدواج داد 

۵ سال بعد(حال)

کل،عشقم چطوری 

آد،دهنتو ببند

کل،به طرف آشپزخونه چرا میری ؟

اد،می خوام کاری رو بکنم که سال ها پیش باید می کردم 

کل،آدرین بهت هشدار میدم اون چاقو رو بزار کنار 

آد،من دستور نمیگیرم 

کل،من اینو یادت دادم 

(چاقو رفت تو زانوی کلویی )

کل،چطور تونستی با یه دختر معصوم این کارو کنی 

اد،معصوم آره؟ اول دوست دخترم رو می کشه حالا هم میگه من معصوم هستم 

کل،یه نور پشتته 

آد،من گول نمی خورم 

کل،جدی یع نوره 

آد،حالا می خوای چاقو بزنی تو کلیه هام (لین چی میگه 😐) یعنی نور

##آدرین؟

آد،این صدا آشناس اون صدای مهربانی گرم لطیف ناز و لحنش .....امکان نداره 

##داره آدرین داره 

آد،م.م‌م مرینت تو تو مردی که 

م،البته که مردم من روح مرینتم 

از نویسنده:با اینکه می دونست نمیشه روح وجود داشته باشه بازم سوالی نپرسید فقط رفت توی تراس و تلاش کردن مرینتو بغل کنه مرینت شروع کرد به عقب رفتن و آدرین هم همینطور تا اینکه اینقدر عقب رفت که از اون بالا افتاد 

حالا دیگه آدرین پیش مرینت بود کلویی زندان اوین رفته بود (اوین 😂😂) ولی آدرین و مرینت کنار هم شاد بودنند و بلاخره به هم رسیدند 

خب دوست داشتین ؟بازم بزارم ؟