قولی که زیر پا گذاشته شد p46

سایه ماه سایه ماه سایه ماه · 1402/07/27 18:08 · خواندن 2 دقیقه

رده بندی سنی: +۱۴ سال

زیر چهارده ساله ها ادامه نیان.

هشدار: صحنه های قتل و توصیف گرافیکی شکل اجساد.

(قتل در کوچه1/ پیدا کردن مقتول)

(راوی)

دیمین*با وحشت به صحنه مقابلش نگاه میکنه*: این دیگه چیه؟

کیم*نزدیک میشه*: هی! چی شده؟

کیم با دیدن خط دید دیمین سر جای خود خشکش میزنه.

اونجا یه جنازه بود. مکانی که دیمین نگاه می کرد یه جنازه بود. کیم نمی تونست  به طور کامل شکل جنازه را ببیند. اما یک ویژگی را به وضوح می تونست ببینه و اون ویژگی چیزی جز موهای سرمه ای نبود. 

دیمین*بدنش از شدت وحشت می لرزه*: این...این غیر ممکنه! این نمیتونه اینجا باشه! چرا اینجاست؟ چرا؟

کیم*درحالی که وحشت زده شده تلاش میکنه دیمین را آروم کنه*: هی آروم باش. دیمین! به من نگاه کن! *شونه ی دیمین رو میگیره و مجبورش میکنه به او نگاه کنه* به من نگاه کن. چیزی نیست.ما فقط باید به پلیسی چیزی زنگ بزنیم. اون جنازه مال مرینت نیست. مرینت زنده است.

(از زبون کیم)

مرینت زنده ست. باید باشه. اونا همین چند دقیقه پیش پیام دادن. این جنازه مال یکی دیگه اس. 

*کیم در حالی که به پلیس زنگ میزنه تلاش میکنه خودش رو آروم کنه*

کیم*با نگرانی به دیمین که هنوز می لرزه و رنگ پریده تر از چند لحظه قبل شده نگاه میکنه*: آروم باش دیمین. می دونم ترسیدی منم ترسیدم ولی آروم بمون. هر کاری میکنی به اون جنازه نگاه نکن. باشه؟

دیمین*با چشمای ترسیده به کیم نگاه میکنه*: این جنازه... زمان زیادی از مرگش میگذره. اون مرینت نیست.

*پلیس به تماس کیم جواب می دهد*

پلیس:.....؟

کیم: سلام.

پلیس:...................؟

کیم: نمیدونم چه جوری بگم ولی ما به طور تصادفی یه جنازه پیدا کردیم.

پلیس:................؟

کیم*به اسم خیابان ها نگاه میکنه*: آدرس؟ ما توی کوچه ی Ita angiportum هستیم.

پلیس:................

کیم: ممنون.

*تماس تموم میشه*

دیمین*بهتر شده ولی هنوز یکم شوکه است*: خب چی شد؟

کیم: چاره ای نیست. باید منتظر بمونیم تا پلیس برسه. تا اون موقع باید تا حد امکان آروم باشیم.

دیمین*به کاسه چشم قهوه ای رنگی که روی زمین می غلتد نگاه میکند*: گفتنش از انجامش راحت تره.