رمان عشق حقیقی P1 (معرفی)

𝒔𝒂𝒈𝒉𝒂𝒓 · 08:29 1402/07/21

بزن ادامه

این یه رمان جدیده که اولاش مث فیلم ترکیه ایه

اسم : عشق حقیقی

شخصیت ها

مرینت

آدرین

ماریا

آلیا و نینو

۱۲ پارت

پارت های ۳ و ۱۲ منحرفیه  آدرس وب میدم بخونید ( مهسا جون موقت نکن)

خب دیگه شوخی بسه بریم داستان رو بشنویم

از زبان مرینت :

توی دانشگاه یه پسره هست اسمش آدرینه ازش خوشم نمیاد اما دلم میخواد پیشش باشم 

هروقت میاد سمتم میگم نیا سمتم و از این حرفا 

از زبان آدرین :

توی دانشگاه عاشق یه دختر شدم ، خوشگل بود انقد خوشگل که نمیتونستم ازش چشم بردارم . اون با موهای سرمه ای ، چشمای سبز و صورت سفید منو نگاه میکرد و روش رو میکرد اونور

یک روز دیگر در دانشگاه

آ : سلام مرینت چطوری ؟

م : چی میگی تو  (پرانتز نویسنده : ولی خدایی کارت زشت بود مرینت)

آ : میخوای امروز بیای خونمون ؟ امروز پارتیه 

از زبان مرینت :

باورم نمیشد اون منو به مهمونی دعوت کرده بود 

سریع بهش گفتم نمیدونم باید فک کنم 😕

آ : باشه پس من شمارمو میدم خواستی بیا💓

از زبان مرینت :

بوسم کرد و رفت 

لپام سرخ شد

عصر بود رفتم بیرون لباس بخرم 

وقتی رسیدم خونه به آدرین زنگ زدم 

آ : چطوری عشقم ؟

م : آدرین چرا به من میگی عشقم؟

(پرانتز نویسنده : خانم خودش عاشقه چه کارا میکنه 😒)

آ : چون دوست دارم 

م : من میخوام بیام پارتی که گفتی ، آدرس بفرست 

آ : چییی باشه میفرستم

از زبان مرینت :

رفتن لباس رو پوشیدم ، یه لباس خوشگل قرمز بود 

حتما مهمونیه توپیه دیگه 

رفتم مهمونی

آدرین منو دید ، سریع به سمتم اومد ....

خب این پارت تموم شد برای پارت بعد ۲۰ لایک و ۲۰ کامنت 

گود بای