وبلاگ لیدی باگ

یه چیزی باید بگم اونم اینه که پارت 6 فصل دوم باید 50تا کامنت بگیره تا من ادامه بدم الآنم اینو دادم که بدونید که هنوزم دوستون دارم ❤️😉 برو ادامه ...

آدرین 

از اون موقع تا حالا یک ماه میگزره من به خاله سارا بقیه همه گفتم بعد ازشون خواستم که بهم کمک کنن من تمام کار های انجام دادم ولی لباس عروس رونه برای همین از گاگامی کمک گرفتم بهش گفتم که به مرینت بگه که برای شرکت یه مشتری اومده که میخوان که یه لباس عروس به سلیقه ما برای دخترشون بدوزیم امروز قرار برن شرکت 

آدرین : کجا میری عشقم (مثلاً نمیدونه) 

مرینت : دارم با گاگامی میرم شرکت 

آدرین : شرکت... برای  چی شرکت 

مرینت : تو نمی‌دونستی ... که چند تا مشتری اومده که برای دخترشون لباس عروس سفارش دادن به سلیقه شرکت ما یعنی منو گاگامی 

آدرین : آهان یادم اومد ...  مراقب خودت باش دوست دارم

مرینت : باشه ولی نمی خوای بم بوس بدی من برم (با صدای بچه گونه ) 

آدرین : باشه بیا 

بعد گونه های مرینت رو می بوسه 

مرینت 

امروز قرار که با گاگامی برم بیرون نمیدوم چرا جدیدا آدرین مشکوک شده خیلی عجیب رفتار می‌کنه منم نگرانمشم 

خوب بسه دیگه ببخشید کم بود و اینکه این پارت زیاد شرط نداره 30تا کامنت 

ولی پارت 6 فصل دوم رو حمایت کنید 

دوستون دارم ❤️😉