
neighbour in love💔p3❤️🩹

پارت سوم
بانمک بود. مرینت ، اسم زیبایی داره.
وایی هم اسمش خوشگله هم قیافهش.
فکر کنم این زنگ که جغرافیا دارم مرینت هم تو کلاس باشه.
زنگ خورد و من به کلاس جغرافیا رفتم.
خیلی خوشحال شدم. مرینت هم تو کلاس بود.
واقعا متوجه اینکه چرا خوشحال شدم نمیشم.
رفتم نشستم و کتاب جغرافیا ، جامدادی ، دفتر جغرافیا رو روی میزم گذاشتم.
خانم معلم اومد و شروع به درس دادن کرد.
راستش چیز زیادی از درس متوجه نشدم چون چشم و گوشم همش پیش مرینت بود.
ناموصا خیلی نازه.
زنگ خورد و به حیاط رفتم.
یکم با نینو حرف زدیم و دوباره زنگ خورد.
اینبار کلاس ورزش داشتیم.
ورزشو بیشتر از بقیه ی درسا دوست دارم.
بعد از دانشگاه........
رفتم خونه. وقتی میخواستم در حیاطو باز کنم که برم دیدم مرینت هم داره میاد.
میخواستم باهم بریم بالا واسه همین یکم الکی طولش دادم که مرینت برسه.
الکی دستم رو روی بند های کفشم گذاشتم. که مثلا دارم بند کفشمو میبندم.
که یهو مرینت میرسد.
سریع پا شدم.
a: ام سلام
m:سلام
a:بفرمایید
درو باز کردم و با مرینت رفتیم داخل.
رفتیم تو. اسانسور پایین بود.
با مرینت دوتایی رفتیم تو اسانسور.
رفتیم به طبقه ی اول و پیاده شدیم.
merinette
کلید رو از کیفم در اوردم.
m: خب فعلا
a: فعلا
adrine
رفتم داخل.
مثل همیشه کیفو شوت کردم یه گوشه.
لباسامو عوض کردم.
رفتم از یخچال یه ساندویچ بیرون اوردم و گذاشتمش تو ماکروفر که یکم گرم بشه.
رفتم تلوزیون رو روشن کردم.
ولو شدم رو مبل و با کنترل شبکه های تلوزیون رو بالا پایین کردم .
ماکروفر صدا داد.
رفتم ساندویچ رو بیرون اوردم.
یه فیلم گذاشتم و همزمان شروع به خوردن کردم.
ساندویچ و فیلم هم که تموم شدن.
رفتم تکلیفا نوشتم.
روی تختم دراز کشیدم.
که یهو زنگ در خورد.
رفتم درو باز کردم و دیدم.......
خب اینم از پارت سوم. امیدوارم خوشتون اومده باشه. بنظرتون کی پشت در بود؟ تو کامتا بهم بگید.
و اینکه بچه ها من به مهسا جون گفتم که برچسب بزاره برای این رمان ولی هنوز گفتمانشو چک نکرده واسه همین برچسب نداریم واسه این رمان.
۲۰ کامنت و ۲۵ لایک تا پارت بعدی.......