Love is not a crim part 9
برای بعدی ۵۰ کامنت
فردا صبح ساعت ۹:۰۰
مرینت :
ساعت ۹ با صدای اون آلارم بی صاحاب مونده بیدار شدم . رفتم یک مسواک زدم و پایین رفتم ولی کسی بیدار نبود . سریع میرم تو آشپز خونه و از توی گوگل دستور تهیه چند تا صبحانه کره ای رو میزنم و درست میکنم . خداروشکر همه وسایلا تو پایگاه بود . وقتی درست شدن میرم و رو میز همشو میچینم . به میز نگاه کردم قهوه لاوزا ، آب پرتقال ، ماکارون ، پنکیک کیمچی ، پنکیک پیازچه ای ، تخم مرغ کیمچی و نان تست کیمچی درست کردم .
مایک : هوممم چه بوی خوبی میاد ...... خانم کیم تو اومدی ؟
مرینت : نه مرینتم
مایک به میز نگاهی میندازه
مایک : واقعا همه رو خودت درست کردی ؟
به ماکارون ها اشاره میکنه
مایک : این چیه به نظر خوشمزه میاد
فیلیکس و آدرین : صبح بخیر
مرینت : صبح بخیر
آدرین : بوی قهوه لاوزا میاد
به میز نگاهی میکنه
آدرین : قهوه لاوزا ؟ مرینت خودت درست کردی ؟
مرینت : اره
آدرین : خیلی دلم واسش تنگ شده بود
فیلیکس به ماکارون ها ناخنک میزنه
فیلیکس : وایی این رنگیا چقدر شیرین و خوشمزن اسمش چی بود ؟
مرینت : ماکارون
فیلیکس : اره یادم اومد ، یه مدت آدرین درست میکرد ولی کلش سوخته بود
مرینت : شاید باورت نشه ولی خودمو کشتم تا بتونم درست کردن موادشو بهش یاد بدم
مایک : به من یاد میدی
مرینت : اگه موقع درست کردن کل مواد و نخوری اره
مایک : باشه
بعد از تموم شدن صبحانه پسرا ظرفارو شستن و منم رفتم تو اتاق تمرین و شروع کردم به تمرین کردن . آخه نمیخواستم جلوشون کم بیارم و بقیه رو اذیت کنم . حدودا یکی دو ساعت گذشت که به طرف اتاقم میرم و لباسام رو عوض میکنم . بهم پیام داده بودن که یک ساعت دیگه وسایل اتاق میرسه و منم تصمیم میگیرم که وسایلی که الان تو اتاق هست و بردارم و بیارم بیرون تا کارشون زودتر تموم شه . وقتی وسایلا رو بیرون آوردم دیدم در پایگاه زنگ میخوره و منم سریع میرم برای اینکه در رو باز کنم . بالاخره وسایلام رسیدن .
_ خانوم دوپن ؟
مرینت : بله خودمم
_ وسایلاتون
مرینت : ممنون
و کل وسایلا رو بالا میاره و وصل میکنه . واو . خیلی قشنگ شده . با ذوق داشتم به اتاق جدیدم نگاه میکردم .
مرینت : خیلی ممنون
_ خواهش میکنم
و میره و من میمونم با این اتاق
فیلیکس : واقعا خیلی قشنگ شده ، رنگ مورد علاقت بنفشه درسته ؟
مرینت : اره
مایک : سلیقت خیلی خوبه
مرینت : ممنون ....... صبر کن ببینم شما کی اومدین اینجا ؟
لوکا : همین تازه
آدرین میاد تو اتاق
آدرین : اینجا چه خبره ؟
لوکا : هیچی داشتیم دیزاین جدید اتاق مرینت رو نگاه میکردیم
آدرین : آها
_______________
لباس مرینت (همینه با شلوارش )
اتاق مرینت
https://uupload.ir/view/8eaca727719dc92d4cdc73ed95ea43cf1e87536b_c9i9.webp/
https://uupload.ir/view/4d1be2491c65fe1ba5093df3798cbee9c1138535_tm6.webp/
https://uupload.ir/view/d85eaf493dd96a6d990d50a6ec25bcc642010482_3rrd.webp/
نظرتون در مورد اتاق جدیدش چیه ؟
___________
مرسی از لایک و کامنت ها