Love is not a crim part 9

Elnaz Elnaz Elnaz · 1402/07/12 23:31 · خواندن 3 دقیقه

برای بعدی ۵۰ کامنت 

فردا صبح ساعت ۹:۰۰

مرینت :

ساعت ۹ با صدای اون آلارم بی صاحاب مونده بیدار شدم . رفتم یک مسواک زدم و پایین رفتم ولی کسی بیدار نبود . سریع میرم تو آشپز خونه و از توی گوگل دستور تهیه چند تا صبحانه کره ای رو میزنم و درست میکنم ‌. خداروشکر همه وسایلا تو پایگاه بود . وقتی درست شدن میرم و رو میز همشو می‌چینم . به میز نگاه کردم قهوه لاوزا ، آب پرتقال ، ماکارون ، پنکیک کیمچی ، پنکیک پیازچه ای ، تخم مرغ کیمچی و نان تست کیمچی درست کردم .

مایک : هوممم چه بوی خوبی میاد ...... خانم کیم تو اومدی ؟

مرینت : نه مرینتم

مایک به میز نگاهی میندازه

مایک : واقعا همه رو خودت درست کردی ؟

به ماکارون ها اشاره میکنه

مایک : این چیه به نظر خوشمزه میاد

فیلیکس و آدرین : صبح‌ بخیر

مرینت : صبح بخیر

آدرین : بوی قهوه لاوزا میاد

به میز نگاهی می‌کنه

آدرین : قهوه لاوزا ؟ مرینت خودت درست کردی ؟

مرینت : اره

آدرین : خیلی دلم واسش تنگ شده بود

فیلیکس به ماکارون ها ناخنک میزنه

فیلیکس : وایی این رنگیا چقدر شیرین و خوشمزن‌ اسمش چی بود ؟

مرینت : ماکارون

فیلیکس : اره یادم اومد ، یه مدت آدرین درست میکرد ولی کلش سوخته بود

مرینت : شاید باورت نشه ولی خودمو کشتم تا بتونم درست کردن موادشو بهش یاد بدم

مایک : به من یاد میدی

مرینت : اگه موقع درست کردن کل مواد و نخوری اره

مایک : باشه

بعد از تموم شدن صبحانه پسرا ظرفارو شستن و منم رفتم تو اتاق تمرین و شروع کردم به تمرین کردن . آخه نمی‌خواستم جلوشون کم‌ بیارم و بقیه رو اذیت کنم . حدودا یکی دو ساعت گذشت که به طرف اتاقم میرم و لباسام رو عوض میکنم . بهم پیام داده بودن که یک ساعت دیگه وسایل اتاق میرسه و منم تصمیم میگیرم که وسایلی که الان تو اتاق هست و بردارم و بیارم بیرون تا کارشون زودتر تموم شه . وقتی وسایلا رو بیرون آوردم دیدم در پایگاه زنگ‌ میخوره و منم سریع میرم برای اینکه در رو باز کنم . بالاخره وسایلام رسیدن .

_ خانوم دوپن ؟

مرینت : بله خودمم

_ وسایلاتون

مرینت : ممنون

و کل وسایلا رو بالا میاره و وصل می‌کنه . واو . خیلی قشنگ شده . با ذوق داشتم به اتاق جدیدم نگاه میکردم . 

مرینت : خیلی ممنون 

_ خواهش میکنم 

و می‌ره و من میمونم با این اتاق 

فیلیکس  : واقعا خیلی قشنگ شده ، رنگ مورد علاقت بنفشه درسته ؟ 

مرینت : اره 

مایک : سلیقت خیلی خوبه 

مرینت : ممنون ....... صبر کن ببینم شما کی اومدین اینجا ؟ 

لوکا : همین تازه 

آدرین میاد تو اتاق 

آدرین : اینجا چه خبره ؟ 

لوکا : هیچی داشتیم دیزاین جدید اتاق مرینت رو نگاه میکردیم 

آدرین : آها 

_______________

لباس مرینت (همینه با شلوارش ) 

اتاق مرینت 

https://uupload.ir/view/8eaca727719dc92d4cdc73ed95ea43cf1e87536b_c9i9.webp/

https://uupload.ir/view/4d1be2491c65fe1ba5093df3798cbee9c1138535_tm6.webp/

https://uupload.ir/view/d85eaf493dd96a6d990d50a6ec25bcc642010482_3rrd.webp/

نظرتون در مورد اتاق جدیدش چیه ؟

___________

مرسی از لایک و کامنت ها