وبلاگ لیدی باگ

باز امد بوی گند مدرسه بوی تکلیفای راه مدرسه

مرینت بود دیگه.   _____________________________

داشتم میرفتم نیویورک و غم تمام وجودم و فرا گرفته بود که عه این کیه ادرین منو از کجا پیدا کرد اومد نزدیکم بهم گفت بهت خیانت کرده اره دیگه؟! گفتم ا...اره گفت نشناختی فیلیکسم(پسر خاله ادرینه و همون بدجنسی شو داره) گفتم دیدم سلام تو از کجا میدونی گفت بیا بهت توضیح میدم رفتیم تو پارک و بهم گفت که ادرین با خیلی ها انجام داده و محل نمیداده و بهتره بگم که تو هزار و میشی میدونی چیه ؟ من سیاه پوشم ازت خیلی خوشم میاد مرینت اون پسر خاله کثیف من ازت سؤاستفاده میکنه بیا من و تو ازدواج کنیم تا. چشش دراد فقط یک ازدواج سوری میخوام ازارش بدیم که ازارت نده من میدونم عاشقشی ولی باید دو ماه منو تحمل کنی... نمیدونستم چی بگم... از اینور خیانت به عشقم از اونور خشم و کینه ای که ازش دارم با این حال قبول کردم و گفتم من دیگه لبا کسی انجام نمیدم گفته باشم... گفت باشه چشم... خلاصه ادرین بهم زنگ زد جواب دادم و گفتم چی میخوای گفت فرار کردی عشقم ولی باید پشت سرت رو ببینی برگشتم ادرین بود با یک 🔪 چاغو اومد و چشامو بیت زربه خورد؟وایسا چشامو باز کردم دیدم فیلیکس دست ادرینو گرفته و ادرین داره از درد میمی ره گفتم واش کن غیلیکس ولش کن ولش کردو ادرین گفت از زنم دور شو که فیلیکس گفت هههه زنت الان زن منه خودش خاسته شما با بقیه کردی نزار دهنم واشه برینم بهت ادرین گفت مرینت رو زگارت و سیاه میکنم یک قدم اومدم جلو گفتم باشه سیاه کن ولی بدون اگر به من اسیب زدی به عشقت اسیب‌ زدی عزیزم و یه بوس های دل ضعف کننده فرستادم و رفتم 

ادرین__&&___________

راست میگه ها(بله فرزندم شما ابلهی نفهمیدی 🗿😑) اومدم که برم که یک پیام از طرف مرینت برام اومد بازش کردم....

به نظرت مرینت میخواد چی بگه بهش تو کامنتا بگین در ظمن غم زده داستان قشنگیه بخونین و وقت کردم ادامه میدم شرط نداره