قمار عشق p30

. 𝓶𝓪𝓼𝓾𝓶𝓮𝓱. . 𝓶𝓪𝓼𝓾𝓶𝓮𝓱. . 𝓶𝓪𝓼𝓾𝓶𝓮𝓱. · 1402/07/05 23:09 · خواندن 3 دقیقه

سلام بچه ها چطورین میدونم بد قول شدم چون مامانم گوشی ازم گرفته و ممکنه فقط پنج شنبه یا جمعه بده و مهسا جان توی این اوضاع یه کوچولو مارو درک کن دوستون دارم برید ادامه ...

 

روز جشن 

مرینت 

الان روز جشن و لباس من یه لباس مشکی جذب و تقریبا میشه گفت که یقه قایقی پوشیدم گاگامی تا امروز سر لباس خیلی حساس بود اما من سر جوابم به آدرین نمی‌دونم چی بگم (ناموسا یک هفته گذشته تو دیگه درمان لایه ازون نباید پیدا کنی یا آره یا نه والا ) که یهو در به صدا درمیاد 

تق تق تق

 

مرینت : بله بفرمایید 

 

گاگامی : مری میکاپ م  خوشگل شده  بگو آره 

 

مرینت : بله خوشگل شده خیلی 

 

گاگامی : تو نمی خوای آرایش کنی 

 

مرینت :نه 

 

گاگامی : نمیدونی کیا قرار بیاید 

 

مرینت : کی 

 

گاگامی : منم نمی‌دونم 😅

 

مرینت : تو برای اینکه لج فلیکس رو در بیاری این کارو کردین من که نمیخوام لج آدرین رو در بیارم که 

 

گاگامی : ایش خا که چی 

 

مرینت : اون فقط با هات شوخی کردم در ضمن آدرین با من شوخی نکرد که و تو خیلی زود رنج هستی خیلی بده برای همین که هیچ کس مشاجره نمیکنه چون زود رنجی  

 

گاگامی : من برم باید بهش فکر کنم ممنون که بهم گفتی تو دوست خیلی خوبی هستی من برم 

 

مرینت : خواهش میکنم قربانت شوم 😉 

 

ده دقیقه بعد از رفتن گاگامی 

 

آدرین : سلام چطور...

 

بعد از دیدن مرینت 

 

آدرین : خیلی خوشگل شدی 

 

مرینت : مرسی 

 

آدرین : فقط رژ ت خیلی پر رنگ پاکش کن 

 

مرینت : این رژ به لباسم میا... 

 

که یهو آدرین لب های مرینت رو میبوسه و...

 

بعد از جدا شدن 

 

مرینت : چیکار کردی خراب کردی بد جور خراب کردی 

 

آدرین : بهت گفتم پاک کن پاک نکردی تنبیت کردم 

 

مرینت : چه تنبیه حالی که جنابعالی خیلی سود می‌کنی 

 

آدرین : بله همینه ... درضمن من جواب می‌خوام 

 

مرینت : با این کار ت عمرن من برم الان نمیکنم اینا چرا نمیان 

 

لحظه ای که مرینت میخواد بره آدرین بازو مرینت رو میگیره و 

 

آدرین : بگو مرینت 

 

مرینت : به یه شرط قبول میکنم 

 

آدرین با هیجان : چه شرطی 

 

مرینت : اینکه تا خودم نخواستم نمی‌تونیم با هم رابطه داشته باشیم 

 

آدرین : همین شرط ت هست 

 

مرینت : آره 

 

آدرین : یعنی تو الان زن واقعی واقعی منی 

 

مرینت : آره واقعی واقعی 

 

آدرین : یعنی میتونم الان ببوسمت 

 

مرینت : تو الان بوسیدی که 

 

آدرین : نه اون بخاطر رژ ت بود این بخاطر بله گفتند 

 

مرینت : آره میتونی 

 

بعد از کلی بوسیدن 

 

امیلی پشت در : ببخشید نمی خوام درو باز کنم شما نمیاین 

 

مرینت : الان میایم داریم حاظر میشیم 

 

امیلی : آهان باشه بیان پایین 

 

آدرین چشم 

 

آدرین روبه مرینت 

 

آدرین : از این در بریم بیرون یعنی زن و شوهر واقعی هم هستیم 

 

مرینت : آره 

 

آدرین : پس بریم 

 

 

 

خو فصل اول تموم شد و فصل دوم بزودی میاد 

 

درضمن برای پارت بعدی 35تا کامنت 35 لایک 

 

 

دوستون دارم ❤️😉