وبلاگ لیدی باگ

های بیاین ادامه

یک ورژنشو قبلا گذاشتم دوست داشتید برید بخونید . حالا به سبک متفاوت اوردم .

راستش به شخصه ( خودم ) سرش خیلیی ناراحت شدم وقتی داشتم مینوشتم بغض کردم ولی خو شمارو نمیدونم فقد لطفا نیاین بگین من گریه نکردم و ناراحت نشدم  چون اون به خدتون ربط داره . 

رویا چیه ؟ چرا من ندیدم ؟ چرادنیا یک نور هم نداره ؟ 
قبلا ارزوم بود یکبار مادرمو ببینم تا اینکه فهمیدم ارزو معنی نداره منتطقی پشتش نیست و من هیچوقت نمیتونم به ارزوم برسم . 
پس تمومش کردم . تمام رنگ ها رو ریختم دور . رنگ عشق ( دارک ) شد تمام زندگیم . حتی قلبم .
هیچوقت فکرشم نمیکردم دنیا میتونی انقد تلخ باشه . هر روز سرکارم بغض میکنم وقتی کسی صدام میکنه جوابی نمیدم و مثل بچه ها بغضم رو پنهان میکنم 💔 
چرا ؟ چون میترسم کسی از حالم با خبر شه نگرانم شه و بهم عشق بورزه چون تهش رو میدونم . تهش فقد ولم کردنه .

دوستام همشون ولم کردن . دوست پسرم هم که دیگه نگم 😭😭 
همه بهم پشت کردن و خوشحالم تنهایی باعث میشه خدم باشم و لازم نیست کس دیگه ای باشم . بعضی اوقات انقدر غرق افکارم میشم که دنیا رو فراموش میکنم و بعضی اوقاتم به خدم و حالم میخندم . نه خنده واقعی من خیلی وقته از ته قلبم نخندیدم ... خنده های دیوونه احساس میکنم دیوونه شدم ۱ ماهه کسی صدامو نشنیده به خانوادم هم دروغ گفتم حتی خاهرم . گفتم شادم دارم فیلم میسازم و به ارزو فیلم سازیم رسیدم دروغ تلخ ترین چیز که تا ۱ سال پیش برام بدترین چیز دنیا بود هه حالا خودم شدم این . چه بلایی سرم اومد ؟ 
مادر خدا بیامرزم میگفت قول بده که همیشه شاد باشی مامان حالا کجایی که ببینی بچت چیشده ؟ تولد امسالمو با شمع تنها جشن گرفتم مامان چرا رفتی ؟ مگه دوستم نداشتی ؟
هنوزم که هنوزه بهت فکر میکنم و امیدوارم برگردی . 😭 مامان نیازت دارم میخوام باهات حرف بزنمت و تنها کسی هستی که میخوامت برگردد.
پایان ...همه پایانا خوش نیستن 💔

هعییی زندگی بای

حمایت فراموش نشه