
زندگی اجباری p4

های
+ بهت گفتم نه الکس کاری نکن که به همه بگم که تو میدونی قاتل بابات کیه ولی چون دوست صمیمت بود نگفتی
الکس: چییییی! ساکت شو تروخدا وندا عشقم ازت خواهش میکنم
+ باشه عزیزم پس همین الان زنگ بزن و به الندرا بگو تو نمیتونی با من بیای
الکس: ولی
+ الکس من نمیخوام رابطمون خراب بشه ولی منم حق دارم دوست ندارم تو رو بایک دختر دیگه ببینم اونم با هم دیگه برین مسافرت غیر ممکنه
کارداش : وندا بیا اما داره زنگ میخوره
+ جواب بده
کارداش : الو
اما: سلام وندا امشب با الکس میای مهمونی
کارداش : چییییی
اما : هاااا عمو کارداش
کارداش : از همون اول میدونستم یه چیزیو دارین ازم قایم میکنین
کارداش: ونداااااا
+ عشقم بهت زنگ میزنم فعلا بای
الکس: بای
+ بله بابا
کارداش: بله بابا و کوفت دختر تربیت کردم خیر سرم الکس کیه چه مهمونی ها
+ بابا چی میگی
کارداش : دیگه دروغ نمیتونی بگی اما سوتی داد و گفت دختره ی پرو امشب دیگه آواره ی خیابونا هستی
+ ولی
کارداش گمشو برم تو اتاقت