وبلاگ لیدی باگ

می گما قبلش یه نظریه را مرور کنیم مگه نگفتم جا آلیا با کلویی عوض شده ؟!پس تو هتل زندگی می کنه و مرینت هم تو یه اتاق هتله ولی پرداخت قیمت نمیکنه پس چی میگین ؟ و غضیه ی آدرین خوب ژانرش همین شکله  و مر.گ خوانواده ی مری هم دلیل داره 

برو ادامه خیلی عاشقانس 🥺🫰🏻🙃راستی جبران شمال رفتنمه کم می تونم بدم

■════════•|magical world  |•════════■

صبح روز بعد 
آ، پاشو روز بزرگیه 
م،دیشب خوب خوابیدم با این که منو نمیشناسی این برادرم باهام رفتار می کنی 🥰
آ،برادر داری ؟!
م،گفتم که همه مردن به طرز عجیبی 
آ،دلیل خواصی داری ؟!
م،نمیدونم اما حدسم اینه که یه چیزی می خواستن بدزدن حدسمه 
آ،خوبه فکر نکنم بفهمیم بگذریم بیا بریم بیرون صبحانه بخوریم هنوز اون احساس دیشب رو داری ؟!
م،خوب هنوز آثاری ازش هست اما بهترم 
ا،🥰🩵

م،صبح بخیر
آل،صبح تو هم بخیر دیشب خوش گذشت تو خواب 😏م،میشه لطفا دهنتو رو ببندی

اگ،بله خانم سزار بزارین حرفشون را بزنن خب

م،چی خب ؟!

اگ، احساس بدی داری

م،اممممم  نه 😄

اگ،خوبه آدرین 

ا،بله پدر باز چیه جلسه عکاسی ؟!😒

اگ، نه بیا تو اتاق کار دارم 

آ،پدرم کار داره مری نوتلا خواستی به خدمت کارن بگو باشه 

م،من خوره ی نوتلام 😋🍫🍫

آل،اما چیکار دارین در مورد افتتاحیه هست 

آگ، نه خصوصیه برا خانواده ی ما 

ال،اوه باشه 

ذهن الیا، این مرده یه کاسه ای زیر نیم کاسشه 🧐🧐ولی من حواسم هست😌😏🧐

 م،خدمت کار نوتلای اضافه لطف کن 

خد،بفرماید خانوم 

م،اینکه خرابه 

خد،نه این ساخت خود آقای اگراسته

م،خب  اگه میگین هست که حتما هست دیگه

 ممممم(خوردن ) 

ال،مری چط شد ؟!

م،لم هیچی یه لحظه سرم گیج رفت 

آگ، خیله خوب خانوم ها باید بریم 

م،همون افتتاحیه مگه نه 

اگ،جدا جدا بزرگ تر ها با یه لیموزین نوجوانان هم یه لیموزین 

م،من با آدرین تو یه ماشین 😍🤭

ال،با من خانوم عاشق 😒

م، اوه آره آلی هم هست 🙂

آ،بریم رفقا ؟!

همه با هم ،بریم !!

#مرینت 

با آدرین رفتیم تو لیموزین چه جا دار و خوب بود آلیا جلو نشست من و آدرین هم کنار هم تو ردیف دوم 😍

ا،مرینت 

م،بله!؟

آ،این ر. دیشب برا تو ساختم

م،اوه 

آ،یه دستبند به عنوان یادگاری 🥰

م،ممنون همیشه میپوشمش همیشه !!!!!

آ،خوشحالم دوسش داشتی 

ال،رسیدیم بچه ها 

ا،بیا بیرون مری 😁👐🏻

م،اوه چه جای قشنگ و رمانتیکی 🥰😄

آ،چند تا از اینا رفتی ؟

م،دو بار ولی به این زیبایی نبود 

#مری

داشتیم دست به هم میزدیم که ..

آگ،آدرین دنبالم بیا 

ا،ببخشید مرینت انگار الانم نمیتونیم دست به دست کنیم 😄😁

م،طوری نیست بابا 😌🙃

آدرین با باباش رفتن. تو یه اتاق بالاش نوشته بود (وارد نشوید فقط پرسنل ⛔️)

ال،اونا پرسنل هستند 🤔

م،نمیدونم ولی باید صبر کنیم 

آ،بریم بچه ها 

م،اوه آدرین ندیدمت 🤣

ا،🤣

چه جشن قشنگی بود گل های رز فضا را پر کرده بود و بوی عطر خیلی خوب بود مخصوصا آهنگ رمانتیکی که پخش شده بود

ا،عالی نیست مری ؟!بیا این رخت کن تو و آلیا این هم مال تو

ال،ممنون 😄

م،ممنون🥰🥰

رفتن تو رختکن تو فکر این بودم که امروز می تونم برقصم یا نه عشقمون واقعایه حتی با اینکه نمیشناسیم همو 😅🥰شاید آلیا منو معرفی کرده د. حد دونستن من 🥰

آ،بانوی سفید من اومدی ؟!

آ،چه زیبا 😍

م،ممنون تو فروشگاه این شاهکار ها را می زنین مگه نه 

آ،بله ولی من خودتو گفتم 🥰

م،ممنون 

جلوی دخترای دیگه آدرین یهو دستمو محکم گرفت و رقصنده همه دخترا از شدت حسودی جیع می زدن که یه دختر عادی معشوقه یه مدل معروف بود 😍خود ادرینم خودنمایی می کرد و هی تلاش می کرد منو قالب کنه 🥰چه زیبا اونم تو نور ماه کامل

 🌕🌹

همه چی خوب تا اینکه آقای آگراست دوباره بهم زد مارو 

اگ،خوش می گذره؟!😌

م،ای یه لیوان بستنی ریخ رو من🍨 حالا چی باید برم 🥀

آ،نه مری با همین قیافه هم خوبی بیا رو صحنه 🙂⚘️

مری،باشه خب 

اگ،اینجا برای افتتاحیه ی مرکز مد و محل طراحان جمع شدیم 

ذهن مرینت، رویای من 🥰

آ،خوب خوش حال شدیم که شما ها را در اینجا می بینیم مخصوصا دخترا دوستون دارم ولی پرنسس من ایشون بودن 👐🏻نم شناسمش ولی دوسش دارم  

م،اوه ممنون آدرین

بعد از ۲ ساعت سخرانی 😒

م،وای عالی بود🥰

آل، اونیفورم منظورت سوپ جو نباشه تا قاشق رو زدم توش صاف وایساد این ژله بود تا سوپ مجبور شدم فقط کیک شکلاتی بخورم 🍵🍮😄🤣😌

م،من که سوپ رو نمیگم رقصم با آدرین رو میگم به اضافه تو دلت می خواست من همون سوپ رو خوردم 

آ،بیخیال غذا شما فردا باید حتما برین 🥺🥺

آل، ۳ روز قرارمون بود 

م،وای خدای من چقدر بد 

═══════════•| ☆ |•═══════════

ببخشید کم بود شرایط رو گفتم ولی تو راه می نویسم براتون می زارم رسیدیم هتل پارت بعد ۱۵ تالایک و ۱۰تا کامنت راستی ممنون بابت همایت🥺⚘️🌹🟣💖

اسپویلر ها از چند قسمت و فصل دگر 😃

• من میمونم 
• مرینت حقیقت ...
• خفه شو دوپن چنگ 
• من آسیبی نمیزنم  

🫠😘