💙Blue eyes 34💙
گوه نخورم پارت 34 بودیم؟؟
صبح _ مرینت ♡
a: مرینت! مرینت پاشو!
m: ه هاا چیشد!؟
a: مدرسه!
مث جن زده هاپاشدم
m: عه! من میرم حموم!!!!
دیدم ادرین نشسته لب تخت به من نگاه میکنه
m: میخوام لباسام رو دربیارم برو بیرون
a: عیبی نداره که
m: هوفف
لباسام رو دراوردم و سریع رفتم توی حموم یه دوش اورژانسی گرفتم و اومدم بیرون
m: من میرم صبحانه حاضر کنم تا وقته برو دوش بگیر
a: باشه
رفتم پایین و میز رو چیندم میز قشنگی شد ادرین صدام زد
a: مرینت!
m: چیه؟!
a: بیا بالا
رفتم بالا و با دیدن ادرین از خنده افتادم روی زمین حوله ی منو پوشیده بود و همه جاش زده بود بیرون حتی کیرش
a: چقد کوچولویی!
m: تو چقدر گنده ای
یهو . . .