وبلاگ لیدی باگ

Romantic 

فردا صبح من از کیتو خداحافظی کردم و رفتم

اونجا یه تونل دیگه بود بدون ترسی داشته باشم و بترسم 

رفتم توی تونل و چند دقیقه بعد رسیدم به یه جای تاریک و اینکه اونجا اصلا روشن نبود واقعا تاریک بود و کلی هم اذیت شدم تا رسیدم به جای عجیب تر دیگه واقعا حوصله نداشتم 

یه جایی نشستم و به خودم گفتم بی خیال هیچ جایی قرار نیست برم و به هیچ جایی هم نمی‌رسم 

نشستم و باز هم گفتم این هم چیز کاملاً بی فایده بود دیگه تحملش برام سخت بود نمی‌تونستم تحمل کنم یهو از بالا یه جایی روشن شد قشنگ می‌تونستم گرما و نور رو احساس کنم یه کتاب افتاد و همراه با اون کتاب های دیگه و همینطور روی سرم تلنبار شد همشون داشت می افتاد روی سر من سرم رو گرفتم که دیگه کتابی روم نیفته یهو بیهوش شدم و دیگه بعدش نفهمیدم چی شد  . 

بیدار شدم و دیدم یه جای تقریباً تاریک دیگه هستم یه جا ایستادم و یه عالمه پله هم هست نمی‌دونستم بالا برم یا پایین بالا رو انتخاب کردم رفتم بالا و اونجا یه عالمه از خاطرات خوبم رو دیدم ولی یهو همونجا زیر پای من خالی شد و افتادم یه جایی که اونجا کیتو رو نشون میداد نشون میداد اون همیشه تمام تلاشش رو میکرد که من رو خوشحال کنه من بهش اهمیت ندادم و یه دختری رو دیدم که یه جایی نشسته و داره گریه می‌کنه لباس هم تنش نبود ازش پرسیدم حالت خوبه ؟ جوابم رو نداد و به جاش شروع کرد دویدن سمت من منم فرار کردم و پریدم توی یه تونل دیگه و همینجوری سقوط کردم و افتادم پایین حالم و اونجا هم خیلی بد بود بعدش بیهوش شدم و یه جای مرتفع بیدار شدم و دیدم که خیلی بلنده و هوا هم بدجور خنک بود 

موهام توی باد تکون میخورد و یه دختر اومد و بهم گفت اینجا جایی هست که بلاخره میتونی صاحب ذهنت رو پیدا کنی و اون کسی که می خوای فراموش کنی رو بتونی به راحتی فراموش کنی فقط بدون این مسیر ادامه داره و این آخرش نیست تو هنوز کلی کار داری هنوز اول جاده ی زندگی تو هست فعلا زندگی کن و برای هدفی که داری تلاش کن 

هدفم فعلا همینه که اون پسره ی لعنتی رو فراموش کنم 

نائومی خشونت هیچوقت هیچی رو حل نمیکنه تو باید با فکر پیش بری 

باشه شاید این کار رو هم امتحان کردم حالا بگو چجوری میتونم خیلی زود  خلاص شم ؟ 

همین چند دقیقه ی دیگه کارت راه می افته و میتونی این کار رو انجام بدی 

باشه حالا بگو دیگه 

ای بابا تو چقدر خنگی میگم به ذره صبر کن

باشه اصلا میدونی چیه ؟ این انتخاب من نبود که عاشق بشم فقط از شانس گند من همیشه اینجوری میشه 

باشه فقط بدون برای اینکار سه چیز رو نیاز داری 

چی ؟ 

اراده ، شجاعت ، آرامش 

تموم شد ؟ خیلی تاثیر گذار بود. 

نه فقط این تو نیاز داری از ته قلبت آماده باشی فقط برای بیدار شدن روی من حساب نکن 

چی ؟ منظورت چیه؟ یعنی چی که حساب نکنم روی تو ؟ 

نمیدونم ولی خودت به زودی میفهمی 

باشه من آماده ام 

پایان پارت 15 

سلام سلام خب اومدم با پارت 15 چند روزی نبودم چون کار داشتم نمی‌تونستم پارت بدم پارت 16 رو هم امروز میدم و یه پست جدید هم داریم که در مورد مدرسه 🏫 هست فردا می‌ذارم اون پست رو لطفاً نظر بدین دوستتون دارم فعلا بای ❤️💓🌃💕💕💜🇯🇵🍜