دوست یا دشمن فصل۲ پارت۲
سلام اومدم با پارت ۲ از فصل دو
امیدوارم خوشتون بیاد.
راستی اگه درخواستی داشتین بگین حتما می زارم
مرینت:
داشتم راه می رفتم که دیدم یکی از خدمتکار های آدرین اومد پیشم.
بهم گفت: آدرین تو رو به عنوان وارث همه چیزش انتخاب کرده و تو باید باهام بیای.
من هم همراهش رفتم تا ببینم چی رو نشونم می دی که دیدم اون منو به یه قصر برد. باورم نمی شد یعنی آدرین اینجا زندگی می کرد؟؟؟
وقتایی که می دیدمش تو یه خونه ی کوچولوی یه طبقه داشت نه اینجا که یه قصر بزرگ بود. اصلا باورم نمی شد.
به خدمتکارش گفتم: اینجا واقعا خونه ی آدرینه؟؟ وقتی من پیشش بودم توی خونه ی خیلی کوچیک زندگی می کرد.
اون به من گفت: آدرین دوست نداشت تو یه خونه بزرگ زندگی کنه و معمولا تو خونه ی کوچیکش زندگی می کرد.
بچه ها ببخشید کوتاه بود .
اگه ۱۵تا لایک ۱۰ کامنت بگیرم پارت بعد رو می دم.
راستی درخواستی هم میزارم .
تو کامنتا درخواست بدین براتون بزارم.
فن آرت. عکس. کلیپ. هرچی که بگین
خب دیگه بایی