آعشق خطرناک(پارت بعد آغاز وحشت )p2

ک ک ک · 1402/06/04 12:00 · خواندن 5 دقیقه

انتظار وحشت را نداشتید نه ؟!😉😈البته ترسناک نیست پارت بعدی شروعش هست راستی شهر رو عوض کردم اسلاید هم معرفی هستش اگه خوندی برو ادامه 

#مری

پشت سر آلیا یه دختر با ۱۳ تا اسلحه بود آلیا نتونست بگیرتش من با تفنگم رفتم و بهش شلیک کردم ...انگار شیشه ای بود بعد ناپدید شد 😳   

_آلیا باید بریم به شرکتتون بگیم !

آلیا: تو هم باید بیای فکر کنم یه کار خوب برات سراغ دارم 😃

با آلیا رفتیم سوار موتور برقی شدیم و رسیدیم به یه ساختمتن درهم برهم با تیکه چوب به درشو اینا 

آلیا:یه برگه اونجاست به زبان فرانسویه (اینجا مرینت کانادایی هست ) 

-چی نوشتی آلیا؟!

(این ادیت را خودم انجام دادم )

آلیا: go awra?? از اینجا ب معنی نمیده 🤔ولی پشتش یه آدرس هست شاید باید اینو بریم 

با آلیا سوار موتور شدیم آدرس تو یه شهر دیگه بود 

-آلیا وایسا خیلی دوره تا ابد طول میکشه بیا با لیموزین من بریم زود می رسیم 

آلیا:باشه مرینت 

-بهم بگو مری لطفا ☺️🙂

آلیا را سوار لیموزین کردم و تو ماشین در مورد کاغذ حرف زدیم جوهرش قرمز غلیظ بود احساس می کردم خون یا همچین چیزیه 

آلیا:خب دوست دارم بیشتر در مورد تو بدونم مثلا تو آدمی داری که دوسش داشته باشی 

-خب یکی هست که براش واقعا ناراحتم اون دختر دایی عزیزم ماریانا بود اون شجاع بود مهربان بود و خیلی هم خوب و موفق اما اونم زود از میان ما رفت مرگش هم هیچی کدوممون نفهمیدیم یه روز تو تخت پیداش کردین همین ۶ یال پیش بود 

آلیا:عکسی هم داری ؟!

-اوه آره بیا 

آلیا:واقعا شبیه خودته 

-☺️ممنون آلیا 

۵ ساعت بعد رسیدیم به شهر new York آلیا درمورد اونجا. صحبت کرد گفت جای عالیی هست ولی امنیتش کمه بیشتر ماموریت هاش اینجا بوده 

آلیا:همینجا وای میسم اینم از اوهه

🏚

-چه آپارتمان ترکیده ای هست 

+ خانوم بورژوا  ؟!

آلیا:اوه سلام آقای سیروس ایشون مرینت هستند دختر شهردار تورنتو  

+بله می شناسمشون 

-جریان این برج درهم برهم چیه آقا؟!

+ما هم نمیدونیم تو برج بودیم که یهو از اینجا سر در آوردیم ،بورژوا اونجا یه هتل لوکس هست پیشنهاد می دم دوستانتون اونجا ببری حتی خانوم آگراست شما بهترین مامور ها هستین 

آلیا:چشم آقا 

_من رزرو می کنم راستی میتونید منو استخدام کنین ؟! از کارتون خوشم آمد 😄

+البته خانوم آگراست اینم وسایلتون 

👛 💳

همش داخل این کیف هست اوه و کارت شما هم کنارشه 

-ممنون آقا

با آلیا رفتیم تو برج خیلی ترسناک بود انگار متروکه شده بود 🤔 

آلیا :هی برو بعکس 

آدرین:سلام آلیا 

امبر:کجا بودی عسلی 

آلیا:باز این خواهر سوسول من اومد 😮‍💨

نینو:کجا بودی اون هیولا که پریشب همینجا ۳۰ تا قتل انجام داد را پیدا کردیت 

مری :۳۰ تا قتل !!

نینو:آره طرف فنا ناپذیره 

آلیا:🤔🤔عجیبه بگذریم آقای سیروس خواستن بریم اون هتل اونجا 

مری:من چهار تا سویت میگیرم به هر حال من دختر شهردار هستم 😎😎

رفتیم تو هتل ،هتل جالبی بود 

مری:۴ تا سوئیت لطفا 

مسئول اونجا:حتما منتظر باشید 

رفتیم تو سالن مردم خیلی لرزیده نشته بودن یه مبل انتخاب کردیم و نشستیم روش و منتظر موندیم 

آلیا : هی یکی موبایلش رو جا گذاشته روش نوشه ...جان؟؟؟؟؟؟؟؟

مری:چی شده ؟!

آلیا: این موبایل خاموشه ولی با یه رنگ قرمز خونی روش نوشته :look back 

مری:بهتره نگاه نکنیم 

امبر:دیر شده 😅

مری:خنده دار. نیست امبر 

مسئول:اتاقتان آماده است اینم کارتتان 

مری:خوب بریم طبقه ی ۵۷ آخرین طبقه 

رفتیم تو آسانسور روی دیوار دوباره یه نوشته ی دیگه بود!!

نینو :این چی میگه 

آلیا:این میگه o dare you 

مرینت: تو کارت هم یه کاغذ هست !!!!!!! Nag has 

یعنی چی؟!! دارم کم کم میترسم دیدین چقدر زود اتاق آماده شد ؟! انگار فقط ما تو هتلیم 

امبر:یعنی بقیه مردن ؟!🤔

مری:هی 😮‍💨 نمیدونم ......رسیدیم 

رفتیم از آسانسور بیرون در همه ی اتاق ها باز بود 

نینو:پس پیدا کردنش راحته ببینین اون بیته است با ....یه نوشته ی خونین دیگه !!!!

مری:وقت نداریم بخونیم داره عجیب میشه بریم داخل یکم بخوابیم چون ممکنه کابوس ببینیم....

 

پارت بعد ۱۲ تا لایک و ۵ تا کامنت 💖💗