عشق مجبوری

PaNiA PaNiA PaNiA · 1402/06/03 18:12 · خواندن 1 دقیقه

بفرمایین ادامه

 اول متن پایینو بخونین بعد من حرف میزنم ♡☆

از بچگی پدرم منو مجبور به هر کاری که فکرشم نمیکنین کرده . کتکم زده زندونیم کرده و .... حالا هم میخواد به زور منو بده دست یکی مثل خودش . از همون بچگی ازش تنفر داشتم . از ادرین متنفرم پسر عمومه اصلا من موندم چطور من ح ارم با فامیلم ازدواج کنم 😭 وقتی ۶ سالم بون ۸ سالش بود با اون سنش منو میزد و بهم میگفت برم تو حمام در و قفل پیکرد و من توی تاریکی توی حمام میستادم . این چه شانسیه من دارم

تموم شد ۴ خط برای ازمایش این پارت گذاشتم براتون امیدوارم خوشتون بیاد بنظرتون براتون همراه با به زودی میفهمم بزارم ؟ اگه اره  ، میراکلسی باشه یا با شخصیت های خودم 

ببخشید کاور نذاشتم چون نمیدونستم ادامش میدم یا نه 

بایی