
زندگی ترسناکه

خب دیه چیزه با بزرگی خودتون ببخشید قسط نداشتم دیر بزارم 😁
د: خب جوگیر نشو بیبی.
م: یه بار دیگه تکرار کن.
د: بیبی بیبی بیبی.
م: کثافت وایسااااا.
مری:
رفتم پیش رادمان تا ازش بابت اتفاق تو ماشین معذرت خواهی کنم.رداشتم همینطوری میرفتم تا برسم به رادمان که یهو یه دختره اومد جلوم و گفت: اومم ببین دخترجون من و رادمان با هم رلیم اگه یه بار دیگه بهش نزدیک شب کن میدونم با تو شبفم شد؟؟ _ارههه ( با خنده مسخره+) اون دختر_باشه پس دیگه نزدیکش نشو فهمیدی _ باشه.
دختره منو هول داد مهکم خوردم زمین،بهم نگاه کرد و گفت: اوخی اوف شدی ناراحت نشو.یهو دستم رو گرفت بلندم کرد و یهو خودش رو پرت کرد رو زمین و داد زد آیی چیکار میکنی میخوای منو بکشی دختره ی احمققق
م: ممننن کاری نکردم به خدا قسم میخورم من کاری نکردم
ر: صدای لایلا ای بابا حتما باز به یکی تهمت زده.میرم ببینم کیه
م: راد مان به خدا کار من نبود خودش رو پرت کرد رو زمین من کاری نکردم.
ر: اره میدونم لایلا به همه تهمت میزنه
م: پس. اسمش لایلا عه رادی میگم لایلا رل توسعه.
ر: چی چی مییگییی.
م: آخه خودش گفت رل توعه گفت دیگه بهت نزدیک نشم.
ر: واهای لایلا مگر اینکه دستم بهت نرسه دختره ی دروغ گو.
م: اواع زشته جلوی همه داد میزنی.
ر: هیچی بیا اینجا کارت دارم_ میگم رل میزنی مری.
م: ممنون اع با تو؟
ر: پس با کی؟؟
م: عارهه.
ر: خب میدونی چند وقت بود که عاشقت شده بودم 😅 تازه من به رییس گفتم بیا تا اینجا چون من همیشه از پنجره اتاقت دید میزدمت.
م: چیزه میشه.
مری:
حرفم رو قطع کرد و یهو دوباره مثل تو ماشین لبش رو لبم گذاشت و من رو بوسید.
د: اوه چه عکس خفنی شد.الان پخشش میکنم🤦🏻♀️
م: صدای دینا رو شنیدم چی پخشش میکنه_ رادی ببخشید من الان برمیگردم_
واهای دینا دستم بهت نرسه عوضی گمشو عکسو بده مننن.
اگه ندی منم رازتو فاش میکنم.
د: خعله خب بیا بگیر برو...
م: دستت درد نکنه....
هه تموم شدش 😅
برو به سلامت داداش گلم 😁
بای