وبلاگ لیدی باگ

(فصل ۲ پارت ۱ جنجالی برو ادامه مطلب ) راستی کاور رو عوض کردم گمم نکنید

__________________

داشتم دستمالو آتیش میزدم که یهو آدرین گفت : داری چیکار میکنی 

دست پاچه شده بودم گفتم: تو تو پدر و مادرمو کشتی تو و قماشت به قصر شاهزاده لوکا حمله کردین خوناشام ها پدر و مادرمو کشتن من ازتون متنفرم متنفر من با نقشه اومدم اینجا....

_______________

لوکا: اوففف مرینت چرا علامت نمیده ؟ نکنه براش اتفاقی افتاده!

جک: نمیدونم.......

___________________

آدرین : مرینت بزار برات توضیح بدم داری اشتباه بر داشت میکنی کار ما نیست

مرینت: پس کار کیه هاننن من تورو یادم میاد اومدی به قصر حمله کردی 

آدرین:نه ما با انسان ها مشکلی نداریم اون من نبودم

مرینت: پس کی بوده هانن جن بوده کپ خودت بودد

آدرین: نه بزار برات توضیح بدم کار گریگینه هاست

مرینت: چ. چی

راوی،،

مرینت خشکش زده بود و کبریت ها از دستش ریخت و افتاد روی زمین

آدرین: م.مرینتتتتت

مرینت: چشمام سیاهی رفت و افتادم روی زمین دیگه از اون لحظه به بعد هیچی نفهمیدم

آدرین:مرینت چت شده  وای خدا... ادوارددددددد (باد داد)

ادوارد: تو فکر خودم بودم که یهو صدای داد آدرین رو شنیدم سریع به خودم اومدم و رفتم سمت بالکن ..... چ.چ اتفاقی افتاده آدرینننن.........

پایان پارت ببخشیدکم بود برای پارت بعد 50 لایک و 30 کامنتراستی کاور جدید خوشگل شده ؟؟