
بهترین دوست پارت ۱۱

سلام پرتقال
بیا ادامه👇🏻
مرینت
رفتیم رسر میز و نشستیم ی خانمی به اسم ناتالی غذارو
آورد و شروع کردیم
غذا اسپاگتی بود منم این غذا رو دوست داشتم
۲۰ دقیقه بعد
غذا تموم شد
ادرین: مرینت من ی بازی دارم میای بازی کنیم؟
مرینت: آره چرا که نه. ولی چه بازی ؟
ادرین: بازی شطرنج
مرینت: وای این بازی خیلی خوبه
ادرین رفت شطرنج رو آورد و بدون هیچ حرفی بازی رو شروع کردیم
مرینت: بازی پات شد ( تو گوگل بزنین معنی پات رو میاره)
ادرین: آره
و هر دو زدیم زیر خنده که آقای گابریل اومد بچه ها میخواین بریم پارک؟
( بچه ها تو داستان من گابریل خوبه)
هر دو باهم: آره بریم
دویدیم سمت اتاقامون و سریع ی لباس ورزشی و بیرونی پوشیم
ادرین: مرینت بیا با دوچرخه
مرینت: آره چه فکر خوبی
ادرین به من ی دوچرخه داد چون دوچرخه من خونه بود
گابریل: آماده اید
هر دو باهم: بلههه
رفتیم تو حیاط و دوچرخه هامونو برداشتیم و رفتیم بیرون
ادرین: رسیدیم اینجا پارک بزرگی هست
مرینت: بیا تا اون درخت مسابقه بدیم
ادرین: و جایزه اش رو خودش انتخاب کنه
ی خط کشیدم
مرینت: آماده رو خط بریم!!!!
هر دو پا به پای هم میرفتیممم خیلیی سریع
آقای گابریل دوید به اون درخت رسید تا عکس بگیره ببینیم کی برندست
من ادرین هم که پا به های هم میرفیتم و با تعجب به آقای گابریل که اینقدر سریع بدون دوچرخه رفت نگاه میکردیم
که من حواسم پرت شد و خوردم زمین خیلی درد داشت ادرین: مرینت!! مرینت!! مرینت!! حالت خوبه
دوچرخشو وایستوند و اومد پیش من
ادرین: مرینت! حالت خوبه
مرینت: ا..آره فقد پام خیلی درد میکنه
ادرین: میتونی وایستی
مرینت: نمیدونم..آخ
کمکم کرد بلد شم اما تا پاشدم نتونستم واستم و افتادم
اما ادرین منو گرفت
احساس کردم قرمز شدم که دیدم آقای گابریل داره میدوه
سمت ما و ادرین همچنان من رو گرفته بود و بغل کرده بود
آقای گابریل: مرینت خوبی
مرینت: آره چی..چیزی نیست
ادرین: بابا تو لطفا دوچرخه ها موتو بیار منم مرینت رو کمک میکنم بیاد
ادرین منو بغل کرد منم عین لبو سرخ شده بودم
مرینت: امم...من خودم میتونم بیام
ادرین: نیازی نیست خجالت بکشی😊😂
منو تا خونه برد
وقتی رسیدیم منو گذاشت رو مبل و پام رو باند پیچی کرد
ادرین: نگران نباش تا شب خوب میشی
مرینت: ممنون
برام تلوزیون رو روشن کرد و خودشم پیشم نشست....
خب تموم شد
برای پارت بعد ۱۵ تا لایک و ۱۳ تا کامنت هرچی زود تر به این اعداد برسونینش زود تر پارت میدم
تا پارت بعد بای