مامور های لجباز ( پارت 13 )

anita anita anita · 1402/05/29 21:32 · خواندن 2 دقیقه

برید ادامه ❤

_ اسمم ماریا هست پس اسم تو چیه؟ 

_ اسم من مرینته 

_ از اشنایی باهات خوشحال شدم خانم مرینت 

_ منم همچنین خانم ماریا من میرم برات رخت خواب رو اماده کنم 

_ برات خیلی زحمت شد واقعا ببخشید 

_ این چه حرفیه چه زحمتی؟ تو هم دیگه از این به بعد یکی از دوست های منی بعدشم میخوای برات لباس خواب بیارم؟ 

_ اره اگه بیاری خوب میشه چون من با این لباس ها نمیتونم بخوابم 

_ باشه الان میرم 

بعدش رفتم و یه لباس خواب بنفش به ماریا دادم و یه رخت خواب توی اتاق خودم براش اماده کردم بعد ماریا هم امد و باهم خوابیدیم واقعا روز سختی بود و خیلی هم خسته کننده 

فردا صبح * پاشدم ساعت 9 بود رفتم لباس هام رو عوض کردم ماریا یه جوری خواب بود که دلم نیومد بیدارش کنم ماریا سنش میخورد 20 سالش باشه                                         رفتم و صبحانه اماده کردم که ماریا هم بیدار شد 

_ به به ماریا خانوم چه عجب بیدار شدید 

_ ببخشید شب بیدار بودیم برای همون 

_ عیبی نداره بیا بشین صبحانه بخوریم 

داشتیم باهم صبحونه میخوردیم که صدای در اومد رفتم بازش کردم ادرین بود 

ادرین _ سلام مرینت خوبی من 

مرینت _ اره خوبم 

_ مرینت وقت داری یکم حرف بزنیم ؟ 

_ اره اره بیا تو نصفه بوده بود 

ادرین اومد تو و ماریا رو دید و سلام کرد 

_ سلام ببخشید بد موفع مزاحم شدم مرینت؟ 

_ نه نه این ماریا عه دوستم 

_ سلام خوبین من ماریا ام شما؟ 

_ سلام منم ادرین ام از اشنایی تون خوشوقتم 

_ منم همچنین  

مرینت _ ادرین بیا صبحونه بخوریم 

_ نه من خوردم مرسی یه لحضه میتونیم تنهایی صحبت کنیم 

_ اره ماریا من الا میام باشه 

_ باشه برو مشکلی نیست 

رفتیم توی اتاق من 

مرینت _ ادرین یه سوال میشه بپرسم؟

ادرین : بگو ؟ 

_ تو اگر فکر میکنی بین من و فیلیکس چیزی هست کاملا فراموش کن اون من رو بزور بوسید و من هرکاری کردم نتونستم اون رو از خودم جدا کنم و   

_ خودم میدونم مرینت فیلیکس خیلی عوضیه من میدونم تو هیچ تقصیری نداری 

_ واقعا بهم باور میکنی؟ 

_ البته؟ چون من میدونم تو راستش رو میگی و راستگویی تو دروغ نمیگی اون اشغال دروغ میگه تو مهربونی خوشگلی خوشبینی یکم خجالتی طوری که وقتی گونه هات قرمز میشه خوشگل تر میشی خوشگل تر از قبل و....  همین ها باعث شد که من عاشقت شدم و وقتی فیلیکس و تو خونه تو دیدم نتونستم جلوم رو بگیرم و باهاش دعوا کردم منو ببخش و... 

 

 

 

 

 

 

خب تامام تامام تا پارت بعد لایک و کامنت فراموش نشه دوستون دارم ❤❤❤