به زودی میفهمم p5 ( بدون گذرواژه )

Pania Pania Pania · 1402/05/29 15:52 · خواندن 1 دقیقه

ایدامه

هاییی بابت کامنتای پارت قبل ممنون خب خب این پارت یکم متفاوته و البته کمتر چون کلاس دارم برای جبران پارت بعد رو امشب با کارکتر بالا میزارم

از زبون مرینت 

یهو بهوش اومدم دوربرم کسی نبود یک جای نا اشنا بودم این جا کجاست ؟ واسه چی من اینجام ؟ کلی سوال فکرمو مشغول کرده بود . اها وایسا ادرین میخواست منو ببره ویلاش اینجا ویلاشه ؟ خیلی دنجه ولی اصلا مدرن نیست .

پا شدم در اتاقو باز کردم                    +ببخشید کسی هست ؟                × دختر قشنگم بالاخره بهوش اومدی ؟ یک خانم تقریبا مسن به که به نظر مهربون بود به سمتم اومد .          + عذرمیخوام من نمیدونم کجام و چجوری به اینجا سر در اوردم و اصلا شما کی هستید ؟ 

× باشه عزیزم خودم هم نمیدونم شما کی هستی وایستا لوکا بیاد به هردومون توضیح میده .           پس ربط داره به اون پسره . ولی این خانوما کیه ها ؟ × عزیزم خوبی ؟      + چی اها اره اره بله خوبم یکم ذهنم مشغول بود .

بچه ها ساعت ۵ کلاس دارم ببخشیددزود تموم شد شرطی ندارم واسه پارت بعد لطفا نگین کمه خودم میدونم بایی