وبلاگ لیدی باگ

سلام بدون حرف میزم سریع ادامه داستان

========================================

امیلی.سابین جان میشه چند لحضه بیای

سابین.جانم امیلی کارم داشتی

امیلی.میزاری شب پسرم پیش دخترت بمونه سوءتفاهم پیش نیادا مرینت درخواست کرده

سابین. چرا که نه اصلا اجازه نمیخاست دامادم پسرم محسوب میشه

امیلی.امان از دست این دوتا

امیلی.ادرین ..ادرین

ادرین.جانم مامان گفتی

امیلی.اره پسرم گفت بمونه

ادرین.اوکیه مرسی مامی

امیلی. از دست تو

مرینت:

رفتم بالا تو اتاقم کار داشتم شلوارم کمی کثیف شده بود که متوجه شدم یکی در میزنه گفتم کیه .ادرینم.وایستا لباسمو بپوشم.باشع.بیا تو

ادرین اومد تو و با هم روی مبل اتاقم نشستیم 

مرینت.کارم داشتی

ادرین.مامانت قبول کرد شب پیشت میمونم 

از خوشحالی گفتم یییییسسسسسس

فکر کنم صداش تا پایین رفت

متوجه شدم مادرم صدام میزنه 

سابین.مرینت...مرینت

مرینت.جانم مامان

سابین .کت و شلوار ادرین خونه ی ماعه؟

مرینت. آره چطور؟!

سابین.برید لباساتون بپوشید توی تنتون ببینمتون

مرینت.ولی مامان!؟؟!؟!

گابریل.دخترم برید بپوشید دیگه

جولیکا زد زیر خنده 

جولیکا.چقدر مقاومت میکنی خب برو بپوش دیگه

مرینت.اوکی 

ادرین.مامانت چیکارت داشت؟

مرینت.میگه لباساتون ی بار بپوشید تازه باباتم تایید میکنه

ادرین خب اشکال نداره میپوشیم

مرینت اوکیه من برم از توی کمد بذارمشون

ادرین.برگرد تا من بپوشم بعد من برمیگردم تا تو بپوشی

مرینت. باشه 

ادرین .برنگردیا!

مرینت .تموم نشر

ادرین.برگرد تمومه 

مرینت.اوووووف چه دامادی شدی اقققققا

حالا تو برگرد

ادرین باشه

مرینت.ادرین

ادرین برگردم

مرینت نه چیزه یعنی اره راستش باید زیپمو بکشی خودم نمیتونم

ادرین.اومدم 

وییییییییییییز

مرینت .من انوری نمیشه هنوز کار داره

ممرینت.ادرین دوباره بیا

ادرین.اینبار چکار نمیتونی بکنی؟

مرینت .این دکمه که روی س..س..سینمه بسته نمیشه

ادرین .اوووف چه بد جایی هم هست

مرینت.درد بی شعور منحرف

ادرین اوکیه بگو کدومه

مرینت اینجا و بالاش ولی هیز بازی دربیاری میکشمت

ادرین.خب حالا آخه چی سفته

مرینت.چی سفته دیدی گفتم منحرفی

ادرین.بابا تو منحرف تری که من دکمه را میگم،خب بسته شد

مرینت ممنون

باهم پایین رفتیم

امیلی و مامانم گریشون گرفت ..

اون شب گذشت و فردا عروسی ماست 

همه چیز آماده شده 

صبح روز بعد......

=======================================

پارت بعد داستان برمیگرده...

پارت بعد ۲۰۰بازدید و ۱۲لایکو۱۰کامنت

https://ladybug1.blogix.ir/post/13653

راستی به رمان سختی شیرین هم سربزنید👆🏻