عشق بچگی s2 p6

𝒩𝒾𝓎𝒶𝓎𝑒𝓈𝒽 𝒩𝒾𝓎𝒶𝓎𝑒𝓈𝒽 𝒩𝒾𝓎𝒶𝓎𝑒𝓈𝒽 · 1402/05/21 14:21 · خواندن 1 دقیقه

سلااااااام

مرینت.  عشقم رسیدیم ول کن خیلیا ارزش خوشنت هم ندارن مثل مت 

آدرین. خیلی خب بریم کلی کارداریم

مرینت. من برم پیش مامان امیلی و بابا ها

کاگامی. واسا منم میام

مرینت. خب بیا

کاگامی. چرا فیلیکس اینکارو کرد گفت نامزدشم

مرینت . برای اینکه کسی تو رو اذیت نکنه

مرینت...

وقتی تو دعوا فیلکس گفت نامزده کاگامی هست من یه هس عجیبی داشتم فکر کنم به کاگامی علاقه داره باید این رو به آدرین میگفتم باشه برای بعد

امیلی. مرینت چیزی شده آخه صدای آدرین خیلی بالت رفته بود

مرینت. چی...نه...نه یه مشکلی پیش اومد حل شد

تام. دختر عزیزم چی تو فکری

مرینت. لوکا اون عوضی دست گذاشت رو نقطه ضعف برادرام 

تام . خب همه چی درست میشه

کاگامی. عع خب بابا تیم کجاست

امیلی. رفته چمدون هارو بیاره. بیا بریم پیش پسرا 

بچه هامو تنها گذاشتید اومدین اینجا کلک ها

مرینت. خب یه مقدار عصبی شدن

امیلی. خب من میدونم چه جوری آرومشون کنم

کاگامی . بریم پیششون

رفتن پیش پسرا

آدرین. خب باید بریم یه هتل بگیریم

مرینت. چی چرا هتل بگیریم میریم هتل ما

آدرین.  چیی هتل شما 

مرینت. خب.....

_____________________________________________

ببخشید خیلیییییی کم بود گوشیم داره خاموش میشه یک درصد داره پارت بعد 3000 تا کاراکتر میزارم