
مامور های لجباز ( پارت 8 )

اومدیم با پارت 8 لطفا حمایت کنید و تو این پارت قراره یه نفره جدید اضافه بشه که قراره شوکه بشید 🌹🎊🤟
فردا صبح از زبان مرینت *
صبح پاشدم امروز قرار بود مهمونمون بیاد من اونو تا حالا ندیدم ولی اسمش رو شنیدم که قراره امروز باهاش اشنا بشم پاشدم رفتم یه دوش گرفتم یه شلوار بگ و یه نیم تنه از روش هم به پیراهن پوشیدم موهام رو باز گذاشتم و یه میکاپ ساده رفتم که صبحانه حاضر کنم ادرین هنوز خواب بود بیدارش کردم مرینت : ادرین! ادرین! ببیدار شو دیگه چقدر میخوابی امروز مهمونمون میاد
ادرین : باشه بیدار میشم ساعت چنده مرینت : ساعت 9 عه
رفتیم صبحانه خوردیم و اینا که در خورد لوکا بود
لوکا : سلام به همه گی خب اماده اید بریم
مرینت : اره من اماده ام ادرین بریم؟
ادرین : اره بریم
بعد رفتیم همگی سوار ماشین شدیم که بریم فرودگاه
ادرین : لوکا کی قراره دیگه دستگیرشون کنیم؟
لوکا : فردا میریم چون همه چی کامله
مرینت: خب قراره یه ماجرا دیگه به پایان برسه شما رو نمیدونم ولی اینبار به من خیلی خوش گذشت
ادرین : اره با حال بود
خلاصه رفتیم رسیدیم فرود گاه من یه گوشه منتظر مونده بودم که لوکا و ادرین رفتن که بیارنش بعد از 10 دقیقه اومدن
واوو زبونمو قورت دادم فکر کنم چقدر شبیه ادرینه موهاش چشماش قیافش نمیتونستم از هم تشخیص بدم
( فکر کنم دیگه حدس زده باشید که اون کیه 😏)
ادرین : مرینت مرینت کجایی؟
مرینت : ها چی اینجام
ادرین : خب اشنا تون کنم این فلیکس عه پسر خاله من اون اومده تا به به کمک کنه کارمون رو به پایان برسونیم و دستگیرشون کنیم
فلیکس : سلام میتونم بپرسم اسمتون چیه ؟ ببعد دستش رو دراز کردن سمتم
باهاش دست دادم و گفتم : اسمم م... مرینته از اشنایی تون خوشبختم
فلیکس : همچینین 🤝🤝
بعد رفتیم سوار ماشین شدیم هنوز هم در تعجب بودم چقدر شبیه ادرین بود مگه میشه؟ فکر کنم اینا خانوادگی خوشگلن مامان ادرین هم همینطوری بود
رفتیم رسیدیم هتل لوکا یه اتاق هم به فلیکس گرفته رفتیم همگی تو اتاق ما نشستیم روی غذاخوری شروع کردیم نقشه کشیدن
نقشه مون این طور بود : فلیکس مثل ادرین میکنه خودشو که خیلی اسونه بعد من و فلیکس به یه بهونه ای میریم خونشون ادرین هم میره پلیس هارا میاره و دستگیرشون میکنیم و بعدش برمیگردیم فرانسه
بعد فیلیکس و لوکا رفتن فیلمی رفت اتاقش و لوکا رفت خونش یکم استراحت کردیم ساعت 1 میریم ناهار بخوریم قرار گذاشتیم
ساعت یک شد با ادرین رفتیم رستوران پایینی روی صندلی ها نشستیم منتظر فیلیکس بودیم که بیاد ناهار بخوریم
ادرین گفت : مرینت میتونی بری به فیلیکس بگی بیاد یا من برم؟
مرینت : نه مشکلی نیست من میرم
پاشدم که برم اتاق فلیکس از ادرین پرسیدم شماره اتاقش چنده گفت : 126 اتاق کناری ما
مرینت : باشه من رفتم
رفتم و در رو زدم بعد در اتاق باز شد و......
خب تامام تا پارت بعد لایک و کامنت فراموش نشه ❤