✉️ envelope ✉️ پارت 4

bahar:) · 14:44 1402/05/17

آخ آخ هی کاور عوض میکنم نه ؟ 😂 اگر خوشتون میاد از کاور، همیشه همین رو میذارم ...........

 

 

الکس پاشد..... تو چشمای مرده نگاه کرد و گفت : هوی عوضی، غلت کردی اینو ببوسی! همینجا گسسته ات میکنم ! ( سانسور 😂 منظورش ج&ر بود ) مرده گفت : هی بییشعور من اسپره فلفل دارم همینجا چشماتو از حدقه در میارم بیشعور ! الکس یدونه زد زیر گوش یارو و گفت : تونستی درآر 😒 خب خلاصه کار به دعوا کشید ( دعوا دعوا دعواااااااا 😂 ) الکس همینجوری مشت میزد تو صورت یارو و کل صندلی های کافه ریخت . آلیس دوید و الکس رو کشید عقب و گفت : الکس تروخدا ولش کن بخاطر من ! الکس به آلیس نگاه کرد و گفت :

عوضی، یکم دیگه وایمیساد جرش میدادم ! الکس و الیس اومدن برن بیرون که گفتم : هی الکس بپاااااا ... الکس برگشت و یارو اسپره فلفل رو خالی کرد تو چشم الکس ... آلیس گفت : الکسسسسسسسسسسسسسسس و الکس گفت : آخ چشمم عوضی ! و همینجوری الکی یه مشت زد که از شانس خوبش مشته رفت تو شیکم یارو . یارو دو متر پرت شد اونور :/ 

ما رفتیم بیرون و من نشستم پشت فرمون و گفتم : وایسا الان میریم خونه من .. که آلیس گفت : نه نه مرینت بریم خونه من نمیشه الکس حالش بده بمیرم برات الکس 😢 گفتم : حله و پامو گذاشتم رو گاز . الکس داد زد : اوشگول من چشم ندارم ولی چرا انقد گاز میدی هان ؟ مگه جنگه ؟ یه اسپره فلفل بود دیگه ! که یهو آلیس یه جیغ بنفش زد و و....

تمام 

اخ دستم :| 

خب لایک و کامنت میخوام ها !

خدافسسسسسسسس