عشق آتشین❤️🔥p1
هلو گایز!
من روشی ام نوسنده جدید (چه فازی هم گرفتم)
با اولین رمانم اومدم پیشتون به نام عشق آتشین
ژانر:عاشقانه،منحرفی
---------‐---‐--‐--------‐--‐‐--------------‐---------------------‐--
شب گذشته مرینت تصمیمش را گرفت
مری.فردا بهش میگم دوسش دارم بلاخره ی روزی کع میفهمه
صبح شد مرینت نقشه اش را کشید کلی با عکس های آدرین تمرین کرد و عکس ها را با خود به دانشگاه برد ادری و مری همزمان با هم به دانشگاه رسیدند مرینت دستپاچه شد و عکس های ادرین از دستش افتاد ادرین عکس های خودش را که دید خجالت کشید و به کلاس رفت
مرینت وقتی عکسها را جمع کرد به کلاس رفت ولی مثل همیشه دیر رسید همه بچه ها روی صندلی نشسته بودند و دیگر جایی نبود مری دید که کنار ادرین خالی است کلویی تا این را فهمید سریع آمد تا کنار ادرین بنشیند ولی خب مری زرنگ تر بود و سریع تر رسید و مثل همیشه کلویی باخت.(نویسنده:گفتم وسط داستان ی حالی بهتون بدم)
خلاصه امروزم گذشت ولی مری نتونست ابراز علاقه کنه
شب شد آلیا به مرینت زنگید و گفت:فردا شب تو خیابان روبه روی برج توی ساختمان کاج پارتی هست میای؟!
مری.ادری جونم هم هست
آلیا.معلومه مگه میشه پولدار ترین آدم شهر تو مارتی نباشه!؟
صبح روز بعد مری برای خرید لباس به مزون رفت در پرو لباسش را درآورد ولی ناگهان......
اینم ی پایان هیجان انگیز
برای پارت بعد ۵۰لایک و ۵۰کامنت نیاز داریم
به احتمال زیاد پارت بعد منحرفی هست و رمز داره
رمز:lov۰۲