✉️ envelope ✉️ پارت 2
ببخشید پارت 1 کم بود اومدم جبران کنم ..
راستی، میگم اون شیپ مخفی یه شخصیتی هست توش که معرفیش نکردم به کاور دقت کنید 😂
گفتم : خب بچه ها من امروز داشتم میومدم دانشگاه یه کاغذ رفت زیر پام و خوردم زمین ... اینم اون کاغذه است...
بعد زیپ کیفم🎒 را باز کردم و کاغذ رو در آوردم و به الکس دادم .. الکس با صدای نسبتا بلندی جوری که فقط ما 3 تا بشنویسم نامه رو خوند :
سلام خانم خوشگل ! من فرانک هستم و عاشقت شدم ! تو خیلی خوشگلی ! من هروز تو رو از دور دید میزنم و هرروز دلباخته تر تو میشم ! برای اینکه اشنا بشیم فردا بیا کافه راپیدو ساعت 6 !
اینم عکسمه که بتونی پیدام کنی ... خوشتیپم نه ؟
فرانک فرینچ ( امضاء )
( الکس صورتش را در هم میکند و اخم کوچکی میزند ) ( آلیس متعجب سرش را میخاراند )
الکس بهم نگاه کرد و گفت :
ببینم، این عوضی کیه که اومده باهات قرار گذاشته ؟
آلیس گفـت: با این که مری دوستمونه ولی تو اول واسه دوست دخترت که من باشم شاخ و شونه بکش بعد واسه مری :/
الکس گفت : هویییی تو هنوزم دوست دختر منی ها ! آلیس چندبار پشت سرهم پلک زد و گفت : راست میگیییی؟ 😍 و خودشو لوس کرد..
یه پس گردنی به جفتشون زدم و خندیدم : دیوونه ها 😂 بعد از یه روز طولانی برگشتم خونه و آهنگ مورد علاقه ام که بهم آرامش میداد رو گوش دادم که اسمش : what could have been بود ( حتما گوش بدین و سریالش و ببینین 😊 )
که آهنگ قطع شد و دیدم گوشیم داره زنگ میخوره .... الکس تماس تصویری گرفته بود . جواب دادم و دیدم آلیس پیش الکسه . با هم هم زمان سلام کردن : سلام مرینتتتتتتتتتتتت . گفتم : سلام بچه ها چی شده ؟ آلیس گفت : ساعت 5 و نیمه ! بدو حاضر شو ! گفتم : چرا ؟ الکس گفت : میخوایم سه نفری بریم پیش پسره بهش بگیم شرش رو کم کنه ... ولی زیاد ارایش نکن ها یه لباس عادی بپوش وگرنه پسره جوگیر میشه ! آلیس گفت : ببین الکس به والله میزنمتا ! خفه ! مرینت راست میگه ی لباس معمولی بپوش ... کمی فکر کردم و گفتم : اوکیه بچه ها الان حاضر میشهم ... آلیس گفت :4 یا 5 دقیقه دیگه میرسیم دم خونه ات ! باشه ؟ بای بای اجولی😊
گفتم : خداحافظظظ الان حاضر میشم
یه آرایش ملو کردم و یه شلوار راحتی با لباس و پاشنه بلند پپوشیدم و موهایم را گوجه ای کردم .... رفتم دم در و ...
پایان پارت 2 😍 بهم انرژی بدین پلیز هنوز انگیزه نگرفتم ازتون حمایتتتتتت میخوام