time travel P2

kastel kastel kastel · 1402/05/12 12:56 · خواندن 6 دقیقه

سلام به همگی قبل از اینکه بریم سراغ پارت دو از دیانا بابت کاور تشکر می کنم کاور قشنگی شد لطفا اول پارت یک رو بخونید و بعد بیاین سراغ این پارت خب بریم ادامه مطلب

آدرین:همه بیاین داخل اتاق ساخت لایلا می تونی بمونی و اگر خیر قتل شد به ما بگی.

لایلا:باشه مشکلی نیست.

همه وارد اتاق سخت میشن و فیلیکس میگه:خب چرا اتاق ساخت؟

آدرین:بدنه ربات پلیس رو بیارین و تمام اطلاعات ربات BD2 و AS1 رو به اون اضافه بکنید.

نینو:باشه اما صداش مشکل پیدا می کنه.

آدرین:اشکالی نداره بعدا درستش می کنیم.

بعد از یه ساعت کارشون انجام شد و آدرین گفت:شما همینجا بمونید من میرم طرف صحنه جرم زود بر میگردم.

فیلیکس:باشه مراقب باش.

آدرین میره بیرون به سمت صحنه جرم میره که وسط راه یه بچه با مامانش میرن پیشش اون بچه یه سایبرگ به نظر میومد اون بچه رو بقل می کنه و بهش سلام می کنه بعد مادر بچه میگه:ببخشید بچه من از وقتی که شما عمل سایبرگی رو روی اون انجام دادین و زندگیش رو نجات دادین خیلی شما رو دوست داره بعد بچش رو میگیره و میگه ببخشید.

آدرین:اشکالی نداره از دیدنت خوشحال شدم کوچولو و بهش دست تکون میده آدرین یکی از اختراعاتش وسیله ای بوده که با اون میشه عملی انجام داد که یه نفر رو سایبرگی می کنه اون بچه هم توسط خود آدرین عمل شده بود اون ربات که همراه خودش آورده بود سعی می کنه حرف بزنه اما معلوم نبود چی میگه.

آدرین:بعدا که صدات درست شد بگو.

به سمت صحنه جرم میره چند تا ربات پلیس اونجا بودن که جلوی راهشان رو گرفتن آدرین عقب موند و به رباتش گفت:همه منطقه رو اسکن بکن و داخل حافظت نگه دار.

بعد از اسکن آدرین حرکت می کنه ربات سعی می کنه حرف بزنه و آدرین میگه:می دونم خونه از اون طرفه تو برو خونه من بعدا میام.

و به سمت یه برج میره و زنگ یه واحد رو می زنه از داخل آیفن یه نفر جواب میده:بله بفرمائید.

آدرین:مرینت منم آدرین بیا پایین.

_باشه الان میام و آیفن رو میزاره سر جاش.

آدرین داخل سرش می زنه و میگه:ای وای گل نگرفتم به اطرافش نگاه می کنه و میره سمت گل فروشی که اونطرف خیابون هست و یه گل می خره و میره بیرون مرینت هنوز نیومده بود جلوی برج میره که در برج باز میشه و مرینت میاد بیرون آدرین جلو میره و سلام می کنه.

مرینت:سلام خوبی.

آدرین:معلومه..خوبم و با خودش میگه:ای وای ریدم.

مرینت:چه گل قشنگی واسه منه؟

آدرین:نه..نه..یعنی آره و گل رو میندازه داخل دستش و میگه:خب..نظرت چیه بریم بیرون؟

مرینت:من چند تا وسیله بالا دارم بدم اونا رو بیارم.

آدرین:باشه.

مرینت میره داخل که اون ربات میاد جلو.

آدرین:مگه نگفتم بدی خونه.

اون ربات یه دفترچه داخل دستش داره و داخلش چیزی رو نی نویسه و نشونش میده آدرین اون رو می خونه:چرا انقدر خیت علاقت رو نشون میدی.

آدرین:همین مونده تو ربات به من بگی چکار بکنم.

اون ربات دوباره داخل دفترچه یادداشت می کنه و نشونش میده:از حرکات بدنت میشه فهمید که می خوای برایش به یه رستوران اما وقتی به بدن اون نگاه کردم فهمیدم که بهتره برایش کافه.

آدرین:تو به من نمیگی چکار بکن از اولشم می خواستم ببرمش کافه خب دیگه چکار بکنم.

دوباره نوشته داخل دفترچه رو نشونش میده:با امکاناتی که دارم به یه کافه تماس گرفتم و اونجا رو کامل با مدت ۶ روز گرفتم الان یه ماشین میاد اینجا که برای ۸ ساعت کرایه شده وقتی اومد در و براش باز بکن تا بشینه و بعد خودت بشین و بعد یه گردنبند که الان ب هت میدم رو داخل کافه بنداز گردنش و سعی کن باهاش خیلی صمیمی تر از الان بشی تحقیقات رو بسپار به من‌.

آدرین:خیلی خب من خودم خوب می دونم که چکار بکنم هر چی نباشه من و تیمم تو رو اختراع کردیم فکر نکن شاخی.

یه ماشین میاد و اونجا وایمیسه و اون ربات میره بعد مرینت میاد بیرون آدرین در رو براش باز می کنه مرینت میشینه و در رو براش می بنده و میره سوار میشه و به سمت کافه راه میفته وقتی به کافه میرسن میرن داخل.

آدرین:کجا می خوای بشینی؟

مرینت اطراف رو نگاه می کنه و با دست یه گوشه رو نشون میده و میگه:اونجا و میرن و میشینن که گارسون میره سمتشون آدرین به اون نگاه می کنه و با خودش میگه:ربات آشغال دقیقا فرستادمون پیش این لوکا مزاحم حالا چطور گردنبند و بندازم گردنش.

لوکا:سلام مرینت خشومدی چی می خوری؟

مرینت:فعلا بیا بشین تا گپ بزنیم.

آدرین:ای وای این لوکا آشغال یه ربات اختراع می کنم که تو رو بکشه.

چند ساعت بعد

آدرین در رو باز می کنه و میره داخل که اون ربات میره جلو صداش درست شده و میگه:چطور پیش رفت.

آدرین:من تو رو میدم دست اوراقی تا تمام چرخ دنده هایی که داری رو جدا کنن رفتی و یه راست من رو فرستادی پیش اون لوکا الدنگ حالا که ریدی به قرار من بگو تحقیقات به کجا کشید؟

_هیچی هیچ ردی از اون نبود که بتونیم پیداش کنیم.

آدرین:کی می تونه انقدر باهوش باشه که حتی ربات ها هم نتونن پیدا بکننش.

همون لحظه اخبار دوباره خبر مرگ یه نفر رو داد: بینندگان محترم دوباره یه قتل رو داخل پاریس شاهد هستیم یه بچه که عمل سایبرگی روی اون انجام شده و عکس کسی که کشته شده همون بچه ای بود که داخل راه دیده بودش به ادامه حرف های اخبار گوش کرد:به نظر میرسه که قاتل همون قاتل بوده باشه و علاقه به زجر کش کردن داره خیلی عجیبه که با وجود اختراع خوب و بد همچین فردی زنده باشه.

اختراع خوب و بد:یکی از اختراعات آدرین هست که افراد روانی رو پیدا می کنه تا صلح داخل دنیا بر قرار باشه با این اختراع تا سال ها هیچ قالی رخ نداد.

اخبار:به دلیل اینکه این اختراع اختراع پروفسور آدرین هست پیش بینی میشه که این فرد قاتل باشه.

آدرین:امکان نداره چطور ممکنه که قاتل رو پیدا نکنن حالا من مزنون اصلی هستم چکار می تونم بکنم.

ربات:نگران نباشید وقتی که از شما باز جویی بشه و به نتیجه نرسن شما آزاد میشید.

همون لحظه زنگ خونه زده میشه و آدرین در رو باز می کنه ربات های پلیس میرن داخل و اون رو ددستگیر می کنن.

فیلیکس:نگران نباش زود میای بیرون.

 لایلا:یکم تحمل کن.

نینو:کی می تونه انقدر باهوش باشه که ربات نتونه پیداش بکنه؟

ربات:هوش مصنوعی.

نونو:منظورت چیه؟

ربات:یه هوش مصنوعی می تونه انقدر باهوش باشه.