معجزه ی عشق ♥️10p
برید ادامه ی مطلب ❤️🔥
×)چی بیهوشه؟؟؟؟ اما چرا نکنه....
-)مامان منم هنوز چیزی نمیدونم بزار به هوش بیاد ازش میخوام توضیح بده.
رفتم از توی ماشین مرینت رو آروم بلند کردم .
مامان داشت بهم با تعجب نگاه میکرد
×)بزار ازدواج کنین بعد بقلش کن!
و بعد خندید.......
از اونجایی که اون لحظه حالم خراب بود بخاطر حال مرینت گفتم: حال مرینت بده مامان تو اینجا میخندی!؟
×)پسرم واقعا نمیخواستم ناراحتت کنم
-)باشه!
از در رفتم داخل و مرینت رو بردم اتاق خواب و بعد زنگ زدم دکتر بیاد
نیم ساعت بعد!
-)آقای دختر حالش چطوره؟ چرا بیهوش شده؟
»)ایشون به چند دلیلی بیهوش شده
۱-سرمای زیاد
۲-گرسنگی
در حال حاضر حالشون بهتره فقط وقتی بیدار شدن بهشون مقداری غذا بدید .. چون سرما خوردن غذاهای چرب پیشنهاد نمیشه!!!
-) ممنون دکتر . فکر میکنید کی به هوش بیاد!؟
»)خیلی زود شما بخوابید فردا بیدار شید به هوش اومدن
-) ممنون
دکتر رفت. مرینت هنوز بیهوش بود! با اینکه دکتر گفت حالش خوب میشه ولی من باز رفتم کنار تختش و گریه کردم .... در رو بسته بودم تا مامان متوجه ی گریه ی من نشه حدود ۲ ساعت بالا سر مرینت بودم و گریه میکردم....
پارت بعد شرط نداره ولی لطفاً خودتون توی کامنتا بهم ایده بدید و همینطور لایک هم بکنید♥️😄🥰
!!!!!!متن پایین مهم!!!!!!
راستی من از حالا از ایده ی هرکس استفاده بکنم بعد از داستان آیدی اش رو پایین داستان مینویسم🥰❤️