My Dimond 🍑 part 4 last

ک ک ک · 1402/04/30 21:17 · خواندن 2 دقیقه

ببخشید پارت آخر را دیر گذاشتم 

پارت آخر :

موااااااا پوااا

مرینت:صدا چی بود ؟!

آدرین:یه هیولای چشم کنده ؟!اون داره همچی را می خوره و مردم تو مایه ی نارنجی اسیر میکنه ؟! این بده خیلی بده !!!

آلیا : شما دوتا برین تغییر کنید من بقیه را می برم یه جا امن 

مرینت در حال دویدن زیپ کیفش بازه 

آلیا: مرینت تو این کتاب طلسم را جا گذاش.‌.. wow این ورد را ببین شاید باید پیشم بمونه ...

 ۱۵ بعد تغییر شکل..

کت نوار:خب خب بانوی من انگار این بار هیولای مارشمالو ی بنفش داره همه را به آب‌نبات چوبی تبدیل می کنه 😅🥁

کفشدوزک : این جدیه  گربه جون اون تهدیده برا همه و من نمیدونم چی شده که احساس عجیبی دارم اواو

کت نوار: بانوی من اتفاقی برا خودت یا کوامیت افتاده ؟

کفشدوزک:خب تیکی تو حالت عشقه آدرین و نمیتونم دوم بیارم داره خیلی شدیده

کت نوار:چی شد... یا خود حسین 

بانوی من وای خدای من!

از الان بهت میگم برازنده ی من 

کفشدوعشق:چی شد من چرا اینطوری شدم قدرت  جدیده ؟

کت نوار:فکر کنم ولی وقتی ندا.....مرینت

آلیا:مرینت ..‌......... من این رو پیدا کردم گفتم باید ببینی میگه این هیولای معجزه با ورد عاشقانه ای تموم میشه ولی باید با بوسه یکی قدرت را جمع کنه و ازش برا نابودی هیولا استفاده کنه

مرینت:پس بیا بر..

آلیا:یه مسله هر چی بیشتر استفاده بشه انرژی بیشتری مصرف می شه برا همین از تهش نباید استفاده کر مگر نه میمیری 

مرینت و آدرین :🤯🤯

مرینت:من من...من م انجامش می دم 

آلیا دیوونه شدی 

مرینت:تنها راه نجات بیا آدرین باید انجامش بدم 

مرینت با تمام  وجود می خواد دنیا را نجات بده حتی اگه..

مرینت:آه ها بگیرش مه کثیف آه 

بعد مه ترکید و مردم آزاد شدن ولی مرینت انرژی کمی داشت ...

ولی مرینت منقرض نشد!!

مرینت:آه من نمردم ؟! 

آدرین:نه من با بوسه درستش کردم 

مرینت:دوست دادم بیا بقلم

■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■■

مرینت در حال نوشتن دفتر:دفتر عزیزم امروز تا لب مرز رفتم اما عشق نجاتم داد خوش حالم که همه دوباره حالشون خوبه و الان آدرین و من صمیمی هستیم 😀

تاریخ:9\8\2012 امضا مرینت 

 

 

💗امیدوارم این پارت آخر رو دوست داشته باشید 💗