مامور مخفی❤️(پارت ۲)
سلام به همه اومدم با پارت(۲) امیدوارم خوشتون بیاد.
بریم ادامه مطلب👇
❤️مرینت❤️
بالاخره رسیدم به اداره پلیس اونجا واقعا هم خیلی قشنگ بود هم خیلی بزرگ ولی از چیزی که دیدم شوکه شدم اونجا همشون پسر بودن🥴 الان حاضرم یه بچه ۹ساله هم باشه فقط تنها نباشم ولی حتما اینجا باشگاه داره و میتونم پسرارو بزنم اره ولی نه اینجوری بدبخت میشم(کجا بدبخت میشی والا من حاضرم جامون و عوض کنیم) وای خدا اونجا یه دختر خداروشکر رفتم پیش دختر
مرینت: سلام از دیدنت خوشحالم من مرینتم
دختر: واییییییییییی دختر نمیدونی چقدر خوشحالم که یه دختر اینجاس منم الیا از دیدنت خوشوقتم
مرینت همچنین
الیا: هیی دختر تو از کدوم خوشت اومده؟
مرینت: منظورتو نمیفهمم!
الیا: ای بابا بابا میگم از کدوم یکی پسرا خوشت اومده من اون سیاه پوسته که عینک داره خیلی جذاب لامصب (الیا خجالت بکش نیومده شروع کردی)
مرینت: من از هیچکدوم خوشم......
که همون لحظه حرفمو قطع کردم وایی اون پسر چقدر جذاب اون موهای طلایی چشای سبزش وایی الانه که سکته هفتم رو رد کنم واییییییییییی کردم
الیا: هی دختر سالمی چی شدی یهو
مرینت: الیا
الیا: چیشد دختر هااا نکنه عاشق شدی ای کلک
مرینت: الیا هیچی نگو بزار فقط نگاش کنم وایییییی دلم ضعف کرد براش
الیا: پس کی بود میگفت از هیچ کدوم خوشم نیمده
مرینت: الیا حالا بخیال شو
~~~~~~~~~~~~~~~~
💚ادرین💚
وای خدای من اینجا چقدر بزرگهه😳 وایسا بیبینم اینجا همشون پسرن یه دخترم نیست پس من چجوری دل دخترارو ببرم (اوفففف برتو ادرین اوففف برتو) S:ادرین دور ورشو نگاه میکنه ودر همون لحظه مرینتو با الیا میبینه و عاشق مرینت شد
💚ادرین💚
وای خدا اونجارو اون دختر چقدر خوشگل(منظورش مری)اون چشمای آبی موهای سرمه ای رنگش باید مخشو بزنم (اوففففففف) ولی اول یکی رو پیدا کنم که اونم مخ اون یکی رو بزنه دستی رو شونم حس کردم برگشتم دیدم یه پسر سیاه پوست عینکی
پسر: سلام رفیق حالت چطور من نینو
ادرین: ام سلام خوشوقتم منم ادرینم
نینو: منم خوشوقتم
ادرین: نینو
نینو: اره میدونم اون دوتا دختر خیلی خوشگلن
ادرین: تو از کجا ذهن منو خوندی
نینو: بابا فقط تو نیستی کل پسرا دارن به اونا نگاه میکنن
ادرین: خب پس زود بیا بریم
نینو: هرکی دیرتر مخشونو بزنه باید شام بده بعدشم نینو خیلییی سرعت رفت پیش الیا
❤️مرینت❤️
داشتم با الیا زر زر میکردم که یهو یه پسر اومد پیش الیا وقتی قیافه الیارو دیدم داشت از خوشحالی میمرد
نینو: به به چه خانمای خوشکلی
الیا: واییییییییییی(مرسی خاک تو مخت الیا)
مرینت: آقا کی باشن (دمت گرم مری خب گفتی ههه)
نینو: کوچیک شما نینو
الیا: خوشبختم منم الیاام
مرینت: منم مرینت
که همون لحظه همون پسر مو طلایی اومد وایییی خدای من چه بدنی داری چقدر روفرمو سکسی خداا
ادرین: سلام خانم خوشگله
مرینت: با لکنت س.....س....سلا...م
ادرین من ادرینم و خانم خوشگله یا بتر بگم ملکه خودشونو معرفی نمیکنن
مرینت خوش....بختم...منم مری......نتم
ادرین همچنین
همون لحظه رئیس پلیس اومد
رئیس پلیس سلام به همه من آقای داماکلیس هستم همه ی شما اینجا اومدید تا برای اینکه یه مامور خوب بشید باید تمرین تمرین و بازم تمرین کنید حالا شما باید شبانه روز اینجا باشید من اسم همه شماها با مشخاصاتتون رو میدونم هرشب باید شیفت وایسید الان هم هم اتاقتون رو مشخص میکنم اسم هرکدومتون رو خوندم یه قدم بیاد جلو
مرینت: تروخدا من با الیا باشم شاید از ادین خوشم بیاد اما اصلا دوست ندارم تویه اتاق باشیم
الیا واییی تروخدا با نینو بیفتم
ادرین خدایا قول میدم اگه با مرینت بیفتم هر روز صبح پاشم برم مسجد (عههه اینطوری باشه الان مرینتو میندازم بری مسجد بچه ها اینو برای خنده گفتم و اگرنه اینا توی پاریسن)
نینو خدا یا الیاااا باشم
رئیس پلیس: الیا نینو شما دوتا توی اتاق دونفره هستید ولی بقیه نه رئیس پلیس ادامه داد: جک بروعل،فیلیکس کوبدل،لوکا کوفین،ادرین اگراست و ......
بیا پایین
پایین تر
یزره مونده
عههه براچی اومدی تموم شده.😆
این پارتم تموم شد.😋
برای بعدی ۵تا لایک با ۵تا کامنت اگه بدید امروز پارت بعدی رو میدم.😁😁🙃
خداحافظ👋👋