نجات زمین P56
سلام حرفی ندارم بریم ادامه مطلب
بعد از چند ساعت ماریوس مثل ماری می تونست گذشته رو ببینه شروع کرد به دیدن گذشته دنیای ارواح زمانی که هارس به لوسیفر ساخت بئد رو یاد داد.
گذشته
لوسیفر:به من ساخت یه بئد رو یاد بده.
هارس خودش میگیره و میگه:چرا باید این کار رو یکنم؟
لوسیفر:اگر من یه خدا بشم تو رو به عنوان یه خدا قبول می کنم.
لبخندی که روی صورت هارس بود پاک شد و گفت:بیا باید به دنیای بین بئد ها بریم اونجا جای که می تونی یه بئد رو بسازی و رفتن و ماریوس نمی تونست اونا رو ببینه.
ماریوس:ماری من باید برم به یه جای دیگه دوباره می بینمت.
ماری:باشه و از دور دست تکون میداد.
ماریوس وارد دنیای بین بئد شد و دوباره شروع کرد به دیدن گذشته.
هارس:اینجا دنیایی که بین بئد ها هست همینطور که می بینی خالی خالی و ما رو هوا شناور هستیم برای ساخت یه بئد اول باید زمین رو درست کنی.
لوسیفر:چطوری؟
هارس:فقط سعی کن انجامش میدی.
لوسیفر چند ساعت داشت تلاش می کرد که زمین رو درست کنه بعد از چند ساعت تونست که زمین رو کامل کنههارس تعجب کرده بود اون برای ساخت زمینش بیشتر از ۲ ماه تلاش کرده بود هیچکس با این سرعت انجامش نداده بود تا اون زمان سریعترین کسی که تونسته بود این کار رو بکنه ۶ روز زمان برده بود براش.
لوسیفر:حالا چکار باید بکنم.
هارس:ناهمواری ها رو درست کن من برای این کار ۴ روز...
قبل از اینکه حرفش رو تموم کنه نا لوسیفر ناهمواری ها رو ساخت هارس از تعجب چشماش گرد شده بود.
لوسیفر:اتفاقی افتاده؟
هارس:نه چیزی نیست مرحله بعدی ساخت طبیعت هست باید درخت و گل و گیاه درست کنی این کار خیلی ساده نیست زمان زیادی میبره پس اگر نتونستی سریع انجامش بدی عصبانی نشو بعد ۸ روز لوسیفر این کار رو انجام داد و پیش هارس برگشت.
هارس:بقیه کار هایی که می خوای انجام بدی با خودت هست مثل ساخت مردم یا ساختن آسمون.
لوسیفر:یعنی دیگه کاری نیست که بخوای بهم یاد بدی؟
هارس:نه فقط اگر یه روز مردی بیا به دنیای من.
لوسیفر با خودش گفت:چقدر دعای خیر پشت سرمه بعد به هارس گفت:ازت ممنونم وقتی وارد دنیای خدایان شدم تو رو قبول می کنم اونوقت تو هم می تونی وارد دنیای خدایان بشی.
هارس جلو رفت و دستش رو گذاشت روی شونه لوسیفر یه لبخند نوکری زد.
لوسیفر:میگم خیلی خوب بلدی احساساتت رو بروز بدی.
هارس:می دونم دیگه من میرم تو بقیه دنیا رو بساز.
بعد از چند روز ساخت بئد لوسیفر تموم شد و به سمت بئد خدایان رفت و وارد دنیا شد ماریوس دیگه نمی تونست وارد بئد خدایان بشه تا بقیه ماجرا رو ببینه اما تونسته بود ساخت بئد رو یاد بگیره برای همین شروع کرد به ساخت بئد خودش.
ممنون که این پارت رو خوندین😘😘