
عشق واقعی P15

بچه هااا ااز دستتون خیلی ناراحتم و باهاتون قهرم لایک و کامنتای پارت قبل خیلی پایین بود
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آدرین #
با چشم های آبیش بهم نگاه کرد بهش گفتم
آدرین ـ لطفا انقدر خوشکل نباش آدم دلش نمیاد حتا بهت دست بزنه
مرینت #
اون حرف رو که زد نمیدونستم باید چی بگم واسه همین سکوت کردم و لبخند زدم
آدرین ـ میتونم افتخار داشتنت رو داشته باشم؟ ♡! ♡؟ ♡! ♡؟ ♡! ♡؟ ♡! ♡؟ ♡! ♡؟
اومدم جواب بدن که یهو
تق تق تق
مرینت ـ کیه
نیت ـ منم نیت
مرینت ـ وای آدرین تو رو نباید ببینه برو توی کمد قایم شو
آدرین ـ خب چرا نبینه بزار ببینه
مرینت ـ اگر منو دوست داری برو
آدرین ـ باش
بعدشم رفت به سمت کمد و اونجا قایم شد منم درو باز کردم
نیت ـ سلام عشقم
مرینت ـ درست حرف بزن
نیت ـ یعنی منو دوست نداری
بعد از این حرفش درو قفل کرد
مرینت ـ چی کار میکنی
نیت ـ یعنی میگی کمی با هم حال نکنیم
آدرین #
از یه طرف نمیتونستم حرفاش رو تحمل کنم از یه طرف اگر میرفتم بیرون واسه مرینت بد میشد
نیت ـ یه حال کوچیک کنیم
مرینت #
ممنو پرت کرد رو تخت و خیمه زد روم و صورتم رو بوسید
آدرین #
نتونستم تحمل کنم و رفتم بیرون
آدرین ـ داری چه گوهی میخوری کسی رو بوس کردی که من جرعتش رو ندارم بهش دست بزنم
نیت ـ اوه تو هم که هستی تو اتاق مری چی کار داری
آدرین ـ به تو ربطی نداره فهمیدی راستی کتکای اون شب مارتا کمت بود
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لایک15
کامنت20
شرط پارت بعد
بای