از اجبار به عشق (15)

𝓜𝓮𝓱𝓻𝓲 𝓜𝓮𝓱𝓻𝓲 𝓜𝓮𝓱𝓻𝓲 · 1402/04/14 15:39 · خواندن 2 دقیقه

                             برو ادامه مطلب

سلام....

خوبین خوشین سلامتین؟چخبرا؟ 

اومدم با پارت 15 از اجبار به عشق پ برید بخونید 

ولی قبلش ی چیزی بگم ممکنه تا چن پارت دیگ این رمان تموم شه،پایان خوش میخواین یا غمگین؟  

و این پارت کمه... 

-------------------------------------------------- 

از زبون مرینت
کاملا رفتار آدرین غیر عادی بود میخواست مامان بابای منو بُکُشه‌..
من باید یجوری آرومش کنم و از این تصمیم مُنصَرِفش کنم،اَمّا چطوری؟
اومممم.....فهمیدمم 
از زبون آدرین 
مرینت اومد روی پاهای من نشست انگار میخواست چیزی بگه
آدرین:مرینت
مرینت:بله،عشقمم
آدرین:اوممم....رفتارت عجیبه،چیزی میخوای بگی؟!
مرینت:آره
آدرین:پس بگو
مرینت:میگم....میخواستم بگم که....اِمممم 
آدرین:چته؟!بگو دیگه...هااان؟!!؟؟
مرینت:میخوام باهات فرار کنم بریم ی جای دور،جایی که هیچکس نباشه هیچکسس 
خشکم زده بود،ی..نی ینی میخولست باهم فرار کنیم،اینکه عالیههه
آدرین:فکر خوبیههه 
مرینت:هوراااااا،پ من برم ی چن دست لباس بردارم و چیزایی که نیاز داریم....
آدرین:باش برو عزیزم...
رفتم تو فکر:نکنه....نکنه نقشه کشیده برام نکنه فهمیدع که اون تجاوز که بهش شدع نقشه ی من بوده...وایییی،نههههه
باید برم بش بگم 
برا همین رفتم پیشِش تو اتاق خواب بود گفتم:عشقم یچیزی میخوام بت بگم‌...
مرینت:بگو
آدرین:خب در واقع میخام اعتراف کنم..
مرینت:هن؟!
آدرین:خب....اون تجاوز که اون روز بت کردن کار من بود..
مرینت:چی؟!چی؟!هن؟!....چی داری میگی؟!دیوونه شدی؟! 
از زبون مرینت 
بعد اون حرفش رفتم تو فک،موهای اون مرد هم طلایی بود،پوستش سفید سفید بود....امکان نداره!!
مرینت:چه غلطی کردی آدرین؟!چرا تجاوز؟! اگه قبل اون اتفاق به خدم میگفتی شاید قبول میکردم..کاری کردی دیگه بت اعتماد نکنم...کاری کردی ازت بخام فرار کنم!گمشو اونور..پ بگو چرا زود عذر خواهیمو قبول کردی!!
آدرین:اونطوری که میگی نی بزار توضیح بدم...
مرینت:چه توضیحی؟!گمشو بیرون،گمشو بیرونن 
آدرین:واسا...
مرینت:کَری؟؟گفتم گمشوووو بیروننن 
از زبون آدرین
رفتم بیرون ی فکری زد به سرم آرههههه 
دوباره رفتم تو اتاق بش گفتم:مرینت،میای س.ک
س کنیم؟خدت گفتی اگه بت بگم قبول میکردی؟!
مرینت:این رویه یا سنگ پا؟!چه پروووویی...بعد با کمی تردید ادامه داد و گفت:معلومع که نهه 
آدرین:باشه پ نکن مث قبل 
بعدم از اتاق رفتم بیرون... 

 

خب خب این پارت هم تمومید....

تا پارت بعد بترکونین💥

فعلا باییی🤡