the taste of love•p1
سلام دوستان اومدم با یه رمان
نویسنده: 𝐀𝐧𝐚𝐥𝐲
اسم رمان:طعم عشق
ژانر: عاشقانه•اسمات(بعضی از قسمت ها)
شیپ: ادرینتی
محدودیت سنی: در بعضی از پارت ها +18
امیدوارم لذت ببرید . برید ادامه
نفسی بالا کشید و به اطراف خیره شد لذت تماشای دریا، موج های ملایمی که چند دقیقه ای یک بار نمایان میشد، صدای پرندگان. نظر مرینت رو به خودش جلب کرده بود شن های داغ پرتو های خورشید سبزی اطراف همینطور محو این همه خلقت زیبا بود که احضار کسی رو در پشتش حس کرد. دختری با موهای کوتاه هویجی، پتشتش بود.
-سلام خانوم روز خوش
-سلام ممنون
-ام میخاستم یه خواهشی ازتون کنم
با تعجب نگاهی انداختم و جواب دادم
-بله حتما
-من تازه به فرانسه اومدم و هیچ جایی رو بلد نیستم میخاستم اگه میشه بهم کمک کنین
- باشه حتما من مرینتم
-او منم آلیام ازدیدنت خوشبختم
-منم همینطور.
با لحن ملایمی گفتم.، چه کمکی از دستم بر میاد
-من میخام اینجا خونه بگیرم ولی نمیدونم کجا مناسبه
-عام بزار جایی که من زندگی میکنم داخل یه آپارتمانه و واحد خالی داره که زیاد از اینجا دور نیست اگه میخای...
-اره اره معلومه که میخام
-خب پس وسایلت کجاست کمکت بیارم
-یکم جلوتر پیش داداشمه
- با کمی تعجب سوال پرسیدم داداش داری؟
-اره
-خب پس بزن بریم
نیم ساعتی طول کشید تا وسایل رو به اپارتمان انتقال بدیم بعد از تموم شدن کار آلیا از مرینت تشکر کرد
و به خونه جدید رفتن. مرینت به خونه برگشت خونه ساکت و آروم بود به اتاقش رفت و به کشیدن نقاشی پدر و مادرش ادامه داد تنها چیزی بود که آرومش میکرد یکم از نقاشی رو کامل کرد و به تخت رفت مشغول گوشی بود و زمان برایش به کندی سپری میشد نفسش را حبس کرد و از تخت بلند شد و سمت آشپز خونه رفت کمی آب از پارچ روی میز نوشید که زنگ در به صدا در آمد....