مبادله ی عشق پارت 7(کوتاه)

🌊Mer🌊 🌊Mer🌊 🌊Mer🌊 · 1402/04/08 10:13 · خواندن 3 دقیقه

ادامه ی مطلب👇🏻

پارت 7 مبادله ی عشق

سلام بچه ها، این پارت رو کوتاه تر دادم چون نه به 23 تا لایک رسیدیم نه به 7 کامنت 

از زبان مرینت: داشتم سرش داد و بیداد میکردم ولی فکر کنه اصلا نفهمید دارم چی میگم🙄😑یهو دیدم دستامو گرفت و تو چشمام خیره شد. منم بهش نگاه کردم ولی سعی کردم نفهمه هنوزم دوستش دارم🥺سعی کردم نفهمه هنوز حاضرم جونمو براش بدم🥺سعی کردم نفهمه میخوام چشماشو ببینم 😭 خنده هاشو بشنوم🥺😭😭ولی نتونستم... 

نمیتونستم این عشق چند سال مو پنهون کنم، میتونستم؟ 

نه... من هنوزم از ته دلم دوستش داشتم😔😓حاضر بودم هر چی دارم و بدم ولی اون مال باشه. یادمه وقتی دبیرستان بودم، تقریبا همه ی کلاس ها با هم بودیم، به خاطر همین اصلا حواسمون به درس نبود، آدرین همش برای نامه مینوشت و از زیر نیمکت ها بهم میداد. با اینکه چند بارم جریمه شدیم ولی... 

اون بازم کارشو میکرد. 

با یادآوری خاطرات گذشته لبخند غمگینی روی لبم اومد🙃من چطور میتونستم اونو فراموش کنم؟ چطور میتونستم فراموش کنم اون چقدر منو دوست داشت؟ چطور میتونستم نینو رو جایگزین آدرین کنم؟ گفتم:

مرینت: برا چی منو دزدیدی؟(اما ایندفعه آروم تر گفت یعنی داد نزد) 

آدرین: مرینت، من دوست دارم

مرینت: آدرین تو نمیتونی منو دوست داشته باشی! 

آدرین: مگه دوست داشتن تو جرمه؟ 

مرینت: آرهههه جرمه چون تو منو یادت نمیااادددد(با داد گفت) 

آدرین: اون داشت چی میگفت؟یعنی چی یادم نمیاد؟ خود به خود چشمام بسته شد و تو ذهنم تصویر یه کاغذ با قلب های رنگی به وجود اومد، ازش پرسیدم: میشه توضیح بدی؟ اصلا نمیفهمم چی داری میگی! 

مرینت: یعنی اون هنوز خوب نشده😰گفتم: آدرین، تو دوران دبیرستانت رو یادت نمیاد؟ 

آدرین: نه فقط یادمه یه کاغذ سفید با قلب های قرمز دستم بود و داشتم یه چیزی مینوشتم دیگه چیزی یادم نمیاد

مرینت تو دلش: نه نه نههه من نباید میزاشتم این طوری شه نباید اون کارو باهاش میکردمم😭

 

 

 

 

 

خب خب خب، این پارت هم تموم شد. میدونم خیلی کنجکاوید بدونید برای آدرین چه اتفاقی افتاده. تو پارت بعد همه چی مشخص میشه. برای پارت بعد کمتر لایک و کامنت میخوام. 20 لایک و 4 کامنت 3100 کاراکتر